اسه

/~Ase/

    axis
    axle
    pivot
    axon
    sallow
    axis or axle
    spindle

فارسی به انگلیسی

اسه ای
pivotal

اسه بادامک
camshaft

اسه زدگی
sallow

اسه واره
cantilever

مترادف ها

axle (اسم)
میل، محور، میله، چرخ، چرخه، اسه، دنده، میله چرخ فرمان

gudgeon (اسم)
محور، قطب، اسه، وسیله تطمیع، میله اهرمی، سر محور، ماهی ریز قنات، ادم زودباور

پیشنهاد کاربران

( آسه ) به چم ( محور ) :
اوستایی:ASHAYA
سانسکریت:AKSAS، AKSHAS
ارمنی: ANUT
یونانی: AXON
لاتین:AXIS
گوتیک و آلمانی کنونی:ACHSE
انگلیسی:AXIS، AXLE
( دگرگونی آوایی ش/س در زبانهای هندواروپایی رواگمند ( =رایج ) بوده است. )
معادل فارسی اکسون هست
آسه: محور, axe
در زبان لری بختیاری به معنی
اسه::هسته

اَسِّه = به لهجه ایل عرب خمسه استان فارس به معنی اَلآن و هم اکنون است.
اَسِّه اَقول لَک = هم اکنون به تو می گویم.
کوتاه شده ی: آهسته!
کُند، آروم، آهسته، یَواش - کم، اندک، قلیل
مثال: بارون آسه آسه می باره>>>> بارون نَم نَم می باره!
به فتح الف و تشدید س. هسته به گویش کازرونی. مانند اسّه رطب. ( ع. ش )

بپرس