اسناد

/~asnAd/

    documents
    paper
    attribution
    imputation
    predication
    ascription

فارسی به انگلیسی

اسناد اداری
bumf, bumph

اسناد حمل کالا
bill of lading

اسناد کردن
ascribe, to attribute or ascribe

مترادف ها

delation (اسم)
تهمت، اتهام، چغلی، اسناد

predication (اسم)
اظهار، اثبات، اعلام، اسناد، اطلاق

پیشنهاد کاربران

واژه اسناد کاملا پارسی است چون در عربی می شود وثائق این واژه یعنی اسناد صد درصد پارسی است.
اِسناد: به علت هایی که فرد به رویدادها به ویژه کسب موفقیت ها و شکست هایش نسبت میدهد اشاره دارد. اسناد 3 ویژگی دارد:
1. قابل کنترل بودن یا نبودن
2. پایدار یا ناپایدار بودن
3. درونی یا بیرونی بودن
( روانشناسی یازدهم فصل7 )
گواهی ها
این وقت را بنا بر گواهی های نیرومند تاریخی، دستکم از بامداد روز کودتا تا کم و بیش ساعت دو نیمروز آن روز داشت . . .
برگرفته از نوشتاری در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2013/12/blog - post_8261. html
دکتر کزازی در نوشته های خود واژه " بازخوانی" را به جای واژه ی " نسبت، اسناد" به کار برده است.
اَسْناد/اِسناد:
این دو کلمه را نباید با هم اشتباه کرد اَسناد به فتح اول جمع سند است و اِسناد به کسر اول به معنای" نسبت دادن و ترکیب فعلی آن در فارسی نوشتاری اِسناد دادن است در فارسی عامیانه اسناد بستن به معنای" متهم کردن" و "بهتان زدن" به کار میرود.
...
[مشاهده متن کامل]

( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۲۶. )

مدارک
Deeds

بپرس