اسلحه

/~aslahe/

    arms
    weapon
    weapon(s)
    arm(s)

فارسی به انگلیسی

اسلحه ترس
gun-shy

اسلحه خانه
armory, armoury

اسلحه دار
armour-bearer

اسلحه ساز
armourer, armorer

اسلحه سازی
weaponry, armourer

اسلحه سرد
weapons other than fire - arms

اسلحه گرم
firearm, firearms

اسلحه و مهمات
munitions, weaponry

اسلحه کمری
gun, side - arms

مترادف ها

arm (اسم)
بازو، دست، سلاح، شاخه، اسلحه، شعبه، قسمت، جنگ افزار، دستهء صندلی یا مبل

weapon (اسم)
سلاح، اسلحه، جنگ افزار، حربه

پیشنهاد کاربران

اسلحه فیلمی به کارگردانی و نویسندگی ناصر محمدی محصول سال ۱۳۵۴ است. این فیلم در سال ۱۳۵۴ در منطقه خورخوره از توابع شهرستان سقز در استان کردستان فیلمبرداری شد.
سال ۱۲۹۰ در منطقه ای کردنشین، که همهٔ اهالی اسلحهٔ خود را به قوای دولتی تحویل داده اند. . .
...
[مشاهده متن کامل]

• رضا بیک ایمانوردی
• بنفشه بهاره
• جلال پیشواییان
• حسن رضیانی
• عزت اله رمضانی فر
• آذر کریمی ( روشنک صدر )
• محمود پیراسته
• اکبر اصفهانی
• حسن محمدی
• ابوالفضل میرزایی
• غلامرضا سرکوب
• امیر سوسنی
• محمدصالح حسینی

اسلحه
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/اسلحه_(فیلم_۱۳۵۴)
هم خانواده با واژه سلحشور است و ریشه ایرانی دارد ، واژه های زبان ساختگی عربی برگرفته از واژه های ایرانی و آرامی و . . . است
قور
ساز جنگ . [ زِ ج َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سلاح . ( دهار ) ( ترجمان القرآن ) . || عُدّت . ( دهار ) . رجوع به ساز شود.
این واژه مانند بسیاری دیگر از واژگان، از زبان تازیان به زبان پارسی آمده و برابر و جایگزین درخور، برای آن
جنگ افزار برای کاربری فراگیر و
کاربری یکتنه ( انفرادی ) تفنگ
اسلحه: این کلمه جمع است و مفرد آن سِلاح است. در فارسی، در دوره ی متأخر این کلمه را مانند بسیاری دیگر از جمع های مکسر عربی، مفرد یا اسم جمع تلقی کرده و گاهی آن را به "ها "جمع بسته اند. چون اسلحه ها امروزه کم و بیش در تداول به کار می رود نمی توان آن را مردود دانست با این همه بهتر است که به جای آن سلاح ها گفته شود.
...
[مشاهده متن کامل]

( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۲۵. )

Weapon ( سلاح ) - سلاه selāh. در سنسکریت واژگان sela सेल و sella सेल्ल نشانگر قسمی جنگ ابزار هستند. ازینرو سلاه یک واژه آریایی است که عرب آنرا سلاح مینویسد.

در پارسی " زینگ" در نسک: فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
زیناوند = مسلح
زینگدار= سلاحدار
زیناوندیدن = مسلح کردن
زیناوندان = نیروهای مسلح
این واژه در عربی چیوان ( = جمع ) سلاح است ولی فارسی زبانان آن را پیتاپ ( = مترادف ) سلاح به کار می برند و گاهی نیز می گویند اسلحه ها که اشتباه است ( جمع بستن کلمه ای که خودش جمع است غلط است ) . اگر به واتای ( = معنی ) سلاح باشد، پارسی آن اینهاست:
...
[مشاهده متن کامل]

کانْس ( اوستایی: کانْستَرَ )
ساسْت ( سنسکریت: ساسترَ )
آیود ãyud ( سنسکریت: آیودهَ )
کایار ( سنسکریت: کالَراتْری )
شـَستار، جنگ افزار، رزم ابزار ( پارسی امروز )
اگر به واتای چیوان سلاح باشد، پارسی آن اینهاست:
کانْسان ( کانس از اوستایی: کانْستَرَ= سلاح + «ان» )
ساسْتان ( ساست از سنسکریت: ساسترَ= سلاح + «ان» )
آیودان ãyudãn ( آیود از سنسکریت: آیودهَ= سلاح + «ان» )
کایاراس ( کایار از سنسکریت: کالَراتْری= سلاح + «اس» )

بپرس