اسقاط

/~esqAt/

    scrap
    junk
    old hat
    rattletrap
    stuff
    wreck
    waiving
    relinquishing
    dropping
    clunker
    [infml.] scrapped
    dilapidatwd

فارسی به انگلیسی

اسقاط جنین
abortion

اسقاط حق
[law] waiver

اسقاط کردن
junk, to waive

اسقاط کننده
wrecker

پیشنهاد کاربران

اسقاط:
گرفتن حق
بی اعتبار
ماهیت نهانی که آشکارشود
تنزل
سلب
همه معانی بستگی به انشاءمیباشد که درچه سازمان ومحلی این کلمه بکاررود
اسقاط مصدرحائظاهم میباشد
اسقاطاسقاط
اسقاط:
بستگی به انشاءوپسوندوپیشوندی که بکارمیرود درحقوق
درعلم پزشکی
درنامه نگاریهای اعتباری هرکدام معنی خاص وکلمه مهم واصالت داری میباشدکه بحثش مفصله
مهدی معادی تحلیل گروصاحب نظر
۰۹۱۲۰۰۶۱۶۰۹
اسقاط: از بین بردن حق به وسیله صاحب حق ، صاحب حق می تواند به قصد و رضای خود آن حق را ساقط کند
فرود آمدن ، مانند اسقاط جنین که بیرون انداختن آن حمل است پیش از وقت طبیعی.
از بین بردن _ ساقط کردن و اسقاط در مورد حق به عمل می آید . به این معنا که هر شرطی ایجاد حق کند قابل اسقاط است .
تهی شدن از داخل
اسقاط : [اصطلاح علم جَفر] عبارت است از انداختن و و حساب نکردن حرف.
از اعتبار افتاده ، ساقط شدن
از بین رفتن

بپرس