استیناف

/~estinAf/

    appeal
    appellant

فارسی به انگلیسی

استیناف دادن
appeal

استیناف دهنده
appellant

مترادف ها

appeal (اسم)
التماس، درخواست، استیناف، جذبه، طلب

پیشنهاد کاربران

تجدیدنظر طلبی در احکام صادره
در نظام قضایی فعلی استیناف و تمیز به معنای مصطلح آنها و به کیفیت مذکور در قوانین سابق وجود ندارد، لذا کلیه احکام و قرارهای دادگاه ها فقط در حدود و وفق قوانین آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور
...
[مشاهده متن کامل]
مدنی و کیفری قابل تجدید نظر است که این امر در مورد دعاوی ثبتی هم مصداق دارد. پس منظور از استیناف همان تجدید نظر است.

استیناف: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
بازنگری، بازبینی، از سرگیری ( دری )
پتیجاس patijās ( اوستایی: pa�tijas )
بازنگری، بازبینی،
بازنگری یا بازبینی پرونده
تجدید نظر
پژوهش
تقاضای نفی کردن رای صادره دادگاه و رسیدگی مجدد به پرونده و محتویات دادخواهی را استیناف میگویند فرق استیناف با پژوهش در ان است که در پژوهش تا زمانیکه هیئت رسیدگی به ادله وسند محکمی نرسیده اند رای به قوت خود باقی است ولی در استیناف اول باید رای صادره قبلی نفی و لغو گردد بعد رسیدگی و رای جدید صادر شود
نفی کردن دادرسی اول و ازر گیری رسیدگی جدید بداد خواهی را استیناف می گویند متاسفانه در فرهنگ ما پژوهش و تجدیدنظر و رسیدگی مجدد را همه در هم آمیخته اند چون یک لغت معنی و فرهنگ فلسفی مانند ممالک دیگر نداریم
در علوم اسلامی و قرآنی به معنای جدا بودن از
مطالب قبلی است . استیناف مقابل عطف است.