استیلا

/~estilA/

    ascendancy
    ascendency
    conquest
    dispensation
    empire
    subjugation
    supremacy
    domination

فارسی به انگلیسی

استیلا داشتن
command

استیلا یافتن
conquer, triumph

پیشنهاد کاربران

استیلا: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
چیرگی ( دری )
اپرژی aparži ( پهلوی: aparžih )
تسلط داشتن
بدست آوردن
پیروز شدن
چیرگی
مثلا استیلای کامل برقرار سازند
غلبه .
غلبه یافتن .
فک کنم به معنای تسلط داشتن هم بشه
تصاحب
استیلا در غصب یعنی تصاحب با زور بر حق غیر
چیرگی
در سلطه ی خویش
چیره شدن بر چیزی یا کسی
تصرف کردن .
مالک مطلق
قبول مشتری
بر مسند بزرگی نشستن
اشغال، اشغال کردن
تصرف
استیلا. [ اِ ] ( ع مص ) استیلا. دست یافتن . ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( تفلیسی ) . غالب آمدن . غالب شدن . ( غیاث ) . غلبه . تمام دست یا. . .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس