جام، شیشه، گیلاس، ابگینه، لیوان، استکان، شیشه الات، ایینه، شیشه دوربین، شیشه ذره بین، الت شیشه ای
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
استکان نه فارسی است نه روسی . هم سماور هم استکان از زبان ترکی گرفته شده است. نصف روسیه ترک زبان هستند تاتارها قزاق ها نوقای ها و . . . ده ها قوم ترک زبان در روسیه زندگی میکند. ضمنا در روسی معنی خاصی نداره این کلمات
دوستان استکان و سماور از زبان روس وارد زبان ترکی شده به دلایل تارخی و بعد هم با تعامل ترکها و فارس ها این کلمه وارد زبان زیبای شما دوستان عزیز فارسی شده ♥️
استکان کلمه ترکی است
از دو کلمه ایستی و کان یا گان که در تشکیل کلمه آذربایگان هم نقش دارد و گان به معنی محل قرار گرفتن است یوجود آمده
به روسی هم استکان از ترک های تاتار که الان هم در روسیه زندگی میکنند وارد شده
از دو کلمه ایستی و کان یا گان که در تشکیل کلمه آذربایگان هم نقش دارد و گان به معنی محل قرار گرفتن است یوجود آمده
به روسی هم استکان از ترک های تاتار که الان هم در روسیه زندگی میکنند وارد شده
مطابق فرهنگنامه دهخدا، واژه استکان، واژه ای روسی به معنی پیاله است. واژه روسی стакан نیز برگرفته از زبان های ترکی ( مقایسه کنید واژه جغتایی tostakan به معنی کاسه چوبی ) است. و خود این زبان های ترکی این
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
واژه را در نهایت از واژهٔ فارسی �دوستکان�، �دوستگان�، یا �دوستکام� گرفته شده است که یعنی �معشوق�، �شرابی که با معشوق خورند� و �پیالهٔ بزرگ�.
یکدچیز دیگر که الان فهمیدم این است که ایستی در آذری یعنی گرم بله درست است اما یاد ایستی بلاغ افتادم که یک روستای استان همدان است بلاغ گمان می کنم باغ باشد و اگر ایستی که دیگر دوستان می گویند درست باشد
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
این واژه از زبان های منقرض شده ایرانی شمال غربی مثل مادی می تواند تکرار می کنم می تواند باشد می تواند هم نباشد ولی این را می دانم که از روسی وارد نشده آخر کی روسیه ایران را به طور کامل مال خود کرده بود؟
این پیام ادامه پیام قبلی من است. در ترکی استکان وجود ندارد و Bardak است
دوستان این واژه نه ترکیه نه ایرانیه نه روسیه، مترادف استکان فنجان می باشد و در پارسی پنگان با کمی دقت می فهمید که بعد از حمله اعراب پ به ف، گ به ج تغییر یافته در واقع هر چیزی که در دست و پنجه جا می شود
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
را پنگان می گویند. ( پنگ=پنجه ) در باور اشتباه فنجون دسته دارد و تپل تر است. استکان از واژه های east tea can آمده که به معنای ظرف چای شرقی می باشد. دلیل کمرباریک بودن زیبایی نیست بلکه اگر شما چای را آرام بنوشید تفاله ها در ته ظرف می مانند و این بدلیل دانش هزاران ساله این تمدنه
استیکان کلمه ترکی هستش الکیم زور نزنین ریشه روسیه پارسیه از ترکی وارد اون زبان ها شده در ترکی ایستی یعنی گرم و کان یعنی گودی یا جا . و استیکان میشه گودی گرم ظرفی که در اون نوشیدنی گرم مصرف میشه میتونین از منابع خارجی معتبر هم جستجو کنین
استکان از زبان روسی وارد فارسی شده است و منابع روسی هم نشان میدهد توسط تاتارها وارد روسی شده که تاتارها یک شاخه از زبان ترکی هستند و ایستیکان در ترکی صحیح می باشد.
نوشاوند
اگر نخواهیم در پارسی انگاری ریشه واژه ها پافشاری بی پایه داشته باشیم، واژه هایی مانند سماور، کتری و استکان از زبان روسی به پارسی راه یافت. استکان به چم آوند ( ظرف ) برای نوشیدن آب یا آبگونه است. از این رو واژه نوشاوند میتواند درخور باشد. پیش تر واژه جوشاوند برای کتری پیشنهاد شد.
اگر نخواهیم در پارسی انگاری ریشه واژه ها پافشاری بی پایه داشته باشیم، واژه هایی مانند سماور، کتری و استکان از زبان روسی به پارسی راه یافت. استکان به چم آوند ( ظرف ) برای نوشیدن آب یا آبگونه است. از این رو واژه نوشاوند میتواند درخور باشد. پیش تر واژه جوشاوند برای کتری پیشنهاد شد.
استکان از واژه های انگلیسیEast tea can یه معنی پیاله چای شرقی گرفته شده که بعد ها شرقی ها و یا آسیا ییها با کمی تغییر وارد زبانشان کردند.
معادل استکان به فارسی پنگان یا همان فنجان می شود
از کلمه مغولی ( تاتاری ) توستاکان وارد روسی و ترکی شده بصورت استیگان و سپس وارد روسی به صورت استکان شده
کلمه دوست کام در هیچ متن فارسی یافت نشده
کلمه دوست کام در هیچ متن فارسی یافت نشده
استکان
استکان از روسی بهمین نام stakan وارد وژه های فارسی و ترکی راه یافته . واژه استکان از دو بخش دوست و کام یا به آرزو رسیدن که رویهم رفته دوستکام یا نوشیدن به آرزوی دوستی معنی میدهد. واژه دوست در ایران باستان دوشت dušta مخالف دشمن dušman و واژه کام در ایران باستان کام kāma
استکان از روسی بهمین نام stakan وارد وژه های فارسی و ترکی راه یافته . واژه استکان از دو بخش دوست و کام یا به آرزو رسیدن که رویهم رفته دوستکام یا نوشیدن به آرزوی دوستی معنی میدهد. واژه دوست در ایران باستان دوشت dušta مخالف دشمن dušman و واژه کام در ایران باستان کام kāma
واژه ی استکان یا همون ایستیکان کاملا تورکی هست
ایستی به معنای گرم
و کان به معنای جا، گودی ، مکان
بنظر میاد دلیل اینکه این واژه روسی معرفی میشه نه بخاطر خود واژه بلکه بخاطر مشابه های این واژه هست که باید بعدا اعتراف بشه که اونها هم تورکی هستن
... [مشاهده متن کامل]
مثل مکان، دکان که ما بهش میگیم توکان و بعدش خانو خانه و خانواده
ایستی به معنای گرم
و کان به معنای جا، گودی ، مکان
بنظر میاد دلیل اینکه این واژه روسی معرفی میشه نه بخاطر خود واژه بلکه بخاطر مشابه های این واژه هست که باید بعدا اعتراف بشه که اونها هم تورکی هستن
... [مشاهده متن کامل]
مثل مکان، دکان که ما بهش میگیم توکان و بعدش خانو خانه و خانواده
عده ای به شوخی میگن eat tea can
این عبارت درست نیست! اولا مگه ایران ما، شرق هستش که انگلیسی ها وقتی تو ایران بودن این کار رو انجام داده باشن؟ ایران ما مگه شرق هستش؟
ثانیا چای مگه فقط مختص به ما ایرانی هاست؟
... [مشاهده متن کامل]
چای که تو چین قدمت بیشتری داره!
ثالثا، انگلیسی ها تو این مناطق دور و بر، فقط به ایران نفوذ داشتن که موقع نفوذشون تو ایران عبارت East tea can رو ابداع کرده باشن؟
مگه کشورهای دور و بر ما چای استفاده نمیکردن؟ انگلیسی ها هم که تو اون کشورها نفوذ و قدرت داشتن!
خیر. . . . . همونطور که اشاره شد این واژه از روسی وارد زبان فارسی شده و قبل از اون، از ترکی وارد روسی شده
این واژه ترکی هستش، روسیه سرزمین پهناوری هستش و فقط روس ها در اون نیستن. . . .
در ترکی، کان به معنای شکل و شمایل و گودی هم استعمال میشه
مثلا در ترکی به گردو میگن گیردَکان : گیرد کان = گرد مانند، چیز گرد
ایستیکان هم همینطور است، که متشکل از :
"ایستی کان" است
ایستی در ترکی یعنی : گرم
که اگه بخوایم اون رو ترجمه کنیم میشه :
گودیِ گرم، گردیِ گرم
این عبارت درست نیست! اولا مگه ایران ما، شرق هستش که انگلیسی ها وقتی تو ایران بودن این کار رو انجام داده باشن؟ ایران ما مگه شرق هستش؟
ثانیا چای مگه فقط مختص به ما ایرانی هاست؟
... [مشاهده متن کامل]
چای که تو چین قدمت بیشتری داره!
ثالثا، انگلیسی ها تو این مناطق دور و بر، فقط به ایران نفوذ داشتن که موقع نفوذشون تو ایران عبارت East tea can رو ابداع کرده باشن؟
مگه کشورهای دور و بر ما چای استفاده نمیکردن؟ انگلیسی ها هم که تو اون کشورها نفوذ و قدرت داشتن!
خیر. . . . . همونطور که اشاره شد این واژه از روسی وارد زبان فارسی شده و قبل از اون، از ترکی وارد روسی شده
این واژه ترکی هستش، روسیه سرزمین پهناوری هستش و فقط روس ها در اون نیستن. . . .
در ترکی، کان به معنای شکل و شمایل و گودی هم استعمال میشه
مثلا در ترکی به گردو میگن گیردَکان : گیرد کان = گرد مانند، چیز گرد
ایستیکان هم همینطور است، که متشکل از :
"ایستی کان" است
ایستی در ترکی یعنی : گرم
که اگه بخوایم اون رو ترجمه کنیم میشه :
گودیِ گرم، گردیِ گرم
واژه ( استکان ) ، ریشه پارسی دارد ( دوست/گان ( کام ) ) که در زبان اسلاویکِ کهن به آن ( dostakanu دوستَکانُ ) می گفتند. تکواژها به خوبی ریشه این واژه را نشان می دهد.
ریشه شناسیِ واژه ( استکان ) :
پسگشت: تارنمایِ https://en. wiktionary. org
ریشه شناسیِ واژه ( استکان ) :
پسگشت: تارنمایِ https://en. wiktionary. org
در اتیمولوژی روسی از ترکی تاتاری اسیگان که ان هم از مغولی توستاکان هست
دریانورد های انگلیسی از بنادر سوره به کشورخودشون می بردند . در دسته های 6 تایی ست شده بصورت فلزی و حکاکی شده . آنها هم از هندوستان آورده و کپی کرده بودند .
منابع روسی خودشون میگن از تورکی جغتایی و تاتاری هست
تاتار ها و باشقیر های روسیه این کلمه رو انتقال دادان به روسی
جوری میگن روسی و جعل میکنن انگار تو روسیه همه روسن
پس از تورکی به روسی رفته سپس به فارسی اومده
تاتار ها و باشقیر های روسیه این کلمه رو انتقال دادان به روسی
جوری میگن روسی و جعل میکنن انگار تو روسیه همه روسن
پس از تورکی به روسی رفته سپس به فارسی اومده
به نظر میاد استکان یه کلمه ترکی قدیمی است، مثل گرده کان ( گردو ) ، استکان هم از نظر ظاهری میشه اینجور برداشت کرد به معنی ظرفی که ته آن داغ است ( ایستی کان ) یا به برداشت دیگه اینطور میشه خوند به صورت استکام
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
( ایستی کام ) به معنی ظرفی که کام رو گرم میکنه که با گذشت زمان به استکان تغییر آوایی داده ( البته این ها همش نظر شخصی بوده و مستند نیست و نظر شخصی بنده می باشد )
استکان دو بخش دارد: 1 - ایستی ( به معنی گرم ) 2 - کن ( پسوند جا و نگه داشتن ) است.
ریشه یابی واژه ی #استکان ✅
اول از همه چیز متن زیر را بخوانیم : ( نقل قول است )
/مطابق فرهنگنامه دهخدا، واژه استکان، واژه ای روسی به معنی پیاله است. . [۱] واژه روسی стакан نیز برگرفته از زبان های ترکی ( مقایسه کنید واژه جغتایی tostakan به معنی کاسه چوبی ) است. [۲] و خود این زبان های ترکی این واژه را درنهایت از واژهٔ فارسی �دوستکان�، �دوستگان�، یا �دوستکام� گرفته شده است که یعنی �معشوق�، �شرابی که با معشوق خورند� و �پیالهٔ بزرگ�. [۳][۴]
... [مشاهده متن کامل]
اینکه بعضی آنرا برگرفته از عبارت East Tea Can می دانند، یک شوخی اینترنتی و جعلی ( Hoax ) است و هیچ منبع معتبر علمی یا تاریخی ندارد. /
ویکی پدیای فارسی بخش ریشه شناسی استکان"
استکان روسی است
استکان: واژه ای روسی کوتاه شده dastakan
زبان شناسان می گویند این واژه روسی در اصل از واژه فارسی باستان dasta برگرفته شده است . dasta: جامی است دسته دار که به آسانی می شد با دست گرفت . افزون بر استکان ، قوری و سماور و کتری هم روسی اند . /
عادل اشکبوس"
دست و پا زدن آریایی ها برای دزدی واژه استکان قابل تحسین است
دیگری به دوست کام دست میزند
دیگری هم به دسته مرتبط میکند
که هر دو قطعا نادرست هستند و گفتن چنین حرفایی سخره گرفتن زبان است. 🔰
توستوغان در ترکی به استناد پرویز شاهمرسی به معنی کوزه ی لوله دار است.
و از بن توس - tos و فعل توسماق است.
توسماق در اصل به معنی حامی و محکم بودن است. ❇️
توسماق در لهجه ی عامیانه مفهوم محکم بودن را دارد در تفسیر هایی به معنی بچه را هنگام ادرار سر پا نگه داشتن ( مربوط به حامی و تکیه گاه بودن ) محکم و سیر درس خواندن و امثالهم. . .
توس باغا - tos bağa : مربوط به لاک محکم لاک پشت
توسقون - tosqun ( لغت نامه ی شاهمرسی ) : چاق
توسلاشماق - toslaşmaq : به همدیگر شاخ زدن ( لغت نامه ی شاهمرسی )
توسی گلمک - tosi gəlmək ( لغت نامه ی شاهمرسی ) : فخر فروختن - تکبر کردن
توسون - tosun ( لغت نامه ی شاهمرسی ) : گاو شاخ زن - سالم - قوی - گاو نر اخته شده
توسونجوق - tosuncuq ( لغت نامه ی شاهمرسی ) : نوزاد فوق العاده بزرگ
توسلاماق - toslamaq ( لغت نامه ی شاهمرسی ) : از خود بی خود شدن - خیال بافتن - با کله زدن
همگی مشتقات مربوط به محکم ، قوی و قدرت است در حالت کلی در مواقعی استفاده شده که به درشتی و توپری مربوط است که خصوصیت ظرفانه دارد.
توستوغان احتمالا از کوزه به ظرف نشکن و محکم مطلق شده و از خصوصیت ظرف به استکان مربوط شده. ♦️
این واژه اصلا ربطی به دست و دسته ندارد و دست و پا زدن سر این واژه بحثی نا مطلوب است و اصلا این واژه به معنی ظرف و کوزه است و ربطی به دست و دسته ندارد. ♦️
توس تو قان
تفسیر اول : محل نگه داری مداوم. ( از تفسیر کوزه و از فعل توسماق به سر پا نگه داشتن بچه )
تفسیر دوم :
مکان مستحکم که به خصوصیت نگه داری کوزه و ظرف نام گذاری شده.
تفسیر سوم : به حالت توپری محکمی همانند لاک وابسته است.
اول از همه چیز متن زیر را بخوانیم : ( نقل قول است )
/مطابق فرهنگنامه دهخدا، واژه استکان، واژه ای روسی به معنی پیاله است. . [۱] واژه روسی стакан نیز برگرفته از زبان های ترکی ( مقایسه کنید واژه جغتایی tostakan به معنی کاسه چوبی ) است. [۲] و خود این زبان های ترکی این واژه را درنهایت از واژهٔ فارسی �دوستکان�، �دوستگان�، یا �دوستکام� گرفته شده است که یعنی �معشوق�، �شرابی که با معشوق خورند� و �پیالهٔ بزرگ�. [۳][۴]
... [مشاهده متن کامل]
اینکه بعضی آنرا برگرفته از عبارت East Tea Can می دانند، یک شوخی اینترنتی و جعلی ( Hoax ) است و هیچ منبع معتبر علمی یا تاریخی ندارد. /
ویکی پدیای فارسی بخش ریشه شناسی استکان"
استکان روسی است
استکان: واژه ای روسی کوتاه شده dastakan
زبان شناسان می گویند این واژه روسی در اصل از واژه فارسی باستان dasta برگرفته شده است . dasta: جامی است دسته دار که به آسانی می شد با دست گرفت . افزون بر استکان ، قوری و سماور و کتری هم روسی اند . /
عادل اشکبوس"
دست و پا زدن آریایی ها برای دزدی واژه استکان قابل تحسین است
دیگری به دوست کام دست میزند
دیگری هم به دسته مرتبط میکند
که هر دو قطعا نادرست هستند و گفتن چنین حرفایی سخره گرفتن زبان است. 🔰
توستوغان در ترکی به استناد پرویز شاهمرسی به معنی کوزه ی لوله دار است.
و از بن توس - tos و فعل توسماق است.
توسماق در اصل به معنی حامی و محکم بودن است. ❇️
توسماق در لهجه ی عامیانه مفهوم محکم بودن را دارد در تفسیر هایی به معنی بچه را هنگام ادرار سر پا نگه داشتن ( مربوط به حامی و تکیه گاه بودن ) محکم و سیر درس خواندن و امثالهم. . .
توس باغا - tos bağa : مربوط به لاک محکم لاک پشت
توسقون - tosqun ( لغت نامه ی شاهمرسی ) : چاق
توسلاشماق - toslaşmaq : به همدیگر شاخ زدن ( لغت نامه ی شاهمرسی )
توسی گلمک - tosi gəlmək ( لغت نامه ی شاهمرسی ) : فخر فروختن - تکبر کردن
توسون - tosun ( لغت نامه ی شاهمرسی ) : گاو شاخ زن - سالم - قوی - گاو نر اخته شده
توسونجوق - tosuncuq ( لغت نامه ی شاهمرسی ) : نوزاد فوق العاده بزرگ
توسلاماق - toslamaq ( لغت نامه ی شاهمرسی ) : از خود بی خود شدن - خیال بافتن - با کله زدن
همگی مشتقات مربوط به محکم ، قوی و قدرت است در حالت کلی در مواقعی استفاده شده که به درشتی و توپری مربوط است که خصوصیت ظرفانه دارد.
توستوغان احتمالا از کوزه به ظرف نشکن و محکم مطلق شده و از خصوصیت ظرف به استکان مربوط شده. ♦️
این واژه اصلا ربطی به دست و دسته ندارد و دست و پا زدن سر این واژه بحثی نا مطلوب است و اصلا این واژه به معنی ظرف و کوزه است و ربطی به دست و دسته ندارد. ♦️
توس تو قان
تفسیر اول : محل نگه داری مداوم. ( از تفسیر کوزه و از فعل توسماق به سر پا نگه داشتن بچه )
تفسیر دوم :
مکان مستحکم که به خصوصیت نگه داری کوزه و ظرف نام گذاری شده.
تفسیر سوم : به حالت توپری محکمی همانند لاک وابسته است.
استکان = east tea can = ظرف چای شرقی = واژه بیگانه
برابر پارسی = فنجان ، پنگان
برابر پارسی = فنجان ، پنگان
استکان از ریشه روسی و به معنای پیاله است.
این واژه در کنار سماور ( روسی به معنای خودجوش ) و نعلبکی ( روسی مرکب از نال باکی ) هر سه روسی هستند و چون نخستین بار از روسیه به ایران وارد شدند، به همان صورت هم در فارسی استفاده شدند
این واژه در کنار سماور ( روسی به معنای خودجوش ) و نعلبکی ( روسی مرکب از نال باکی ) هر سه روسی هستند و چون نخستین بار از روسیه به ایران وارد شدند، به همان صورت هم در فارسی استفاده شدند
استکان بر گرفته از سه کلمه انگلیسی ذیل می باشد:
East tea can
ظرف چای شرقی
ظرف چای شرقی
سلام این واژه زمانی در بین مردم متداول شد که انگلیسی ها بعد از ورود به ایران به فنجان هایی که ما استفاده میکردید میگفتن اِست به معنی شرق تِی به معنی چای و کان به معنی فنجان که میشده فنجان چای شرقی که بعد ها ما هم همین لفظ را استفاده کردیم
استکان به ترکی: ایستیکان، توروشقا
استکان پذیرایی ( ظروف آشپزخانه )
استکان دم دستی ( ظروف آشپزخانه )
کلمه ای که از تورکی وارد روسی و از روسی وارد فارسی دری شده \|/ ایستی ( گرم ) کان ( چاله ، چاه ، محلی دارای گودی )
گیلاس - پیاله
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٢)