استنساخ

/~estensAx/

    transcription multiplication of copies

فارسی به انگلیسی

استنساخ کردن از
to copy, to make copies of

مترادف ها

derivation (اسم)
اقتباس، استنتاج، اشتقاق، استخراج، استنساخ، سر چشمه

exemplification (اسم)
تمثیل، استنساخ، نمونهاوری، مثال اوری

transcription (اسم)
رونوشت، استنساخ

پیشنهاد کاربران

رونوِیسیدَن.
( گویش تهرانی ) رج زدن
صورت برداری
: استنساخ: [اصطلاح کتابداری] رونویسی کردن از روی نسخ خطی یا چاپی بدون دخالت در متن.
اقتباس، رونویسی

بپرس