نگره های فارسی🇮🇷 نوین و گیرای برابر واژه🇸🇦
معنی: چم، چمار، آرش
مفهوم: چمار
استدلال: برژن، فرکاو، سنجه، پژوا، گواه، چمسنج
برهان: ویژار، نخش، فرداد، فرنود
استنباط: برداشت
دلیل: شوند، چیم، آوند
تحقیق: پژوهش، واکاو، کاوش، وارس
استنباط
به نتیجه رسیدن بعد از زحمت فراوان است
استنباط :دریافت.
استنباط در لغت به معنی �به آب رسیدن چاه کن� است و در اصطلاح به معنی آشکار شدن مجهول است. از نقطه نظری دیگر، استنباط را می توان ابزاری عقلانی دانست که براساس مشاهدهٔ حقایق فهم جدیدی را پیدا می کند. استنباط
... [مشاهده متن کامل] از این دیدگاه به معنی اثبات کردن گزاره نیست، بلکه به معنی یافتن راه های جدیدی برای بررسی و تحقیق است.
سلام
برداشت
بجای واژه ی از ریشه عربی �استنباط�، واژه ی پارسی �برداشت� را پیشنهاد می کنم؛ این واژه را می توان بی هیچ دشواری، همتراز �استنباط� بکار برد و بجای آن نشاند. ( در واژه نامه ی اینترنتی دهخدا افزوده شد. دوم آذر ماه ۱۳۹۴ )
... [مشاهده متن کامل]
برگرفته از پی نوشت نوشتاری در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2015/12/blog - post. html
🇮🇷 واژه ی برنهاده: اندریافت 🇮🇷
طلقی
اخذ کردن ، اقتباس کردن ، گرفتن ، رسیدن ، مطلع شدن
استنباط:
در علم اصول فقه، فهمیدن و درگ کردن را
《 استنباط》 می گوید.
اجماع:
پرسیدن نظرات دیگران را راجع به یک موضوعی، و نتیجه ی کلی را 《 اجماع》 می نامند.
استنباط در اصل از ماده نبط ( بر وزن فقط ) است و به معنی نخستین آبی است که از چاه می کشند و از ریشه های زمین استخراج می گردد ، لذا استفاده کردن هر حقیقتی از دلائل و شواهد مختلف و استخراج کردن آن از مدارک موجود ، استنباط نامیده می شود .
استنباطات ( جمع )
نتیجه گیری مسئله از روی دید گاه شخص یا تصمیم آن از روی درک
معنی چیزی رو فهمیدن، درک کردن
درک معنی ومفهوم چیزی رااستنباط می گویند
ادراک معنی و مفهوم بر اساس دقت و تیزهوشی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)