مستقل = خود پای
استقلال =خود پایی
ریشه این واژه قل است که با قله یا کله و کلاه هم هم خانواده است یعنی این واژه ریشه ایرانی دارد که عربی نما شده است ، دست کم هفتاد درصد واژه های عربی ، ریشه ایرانی دارند .
استقلال= خودبستگی، فرابستگی
استقلال: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
سَرازا ( کردی: سرازایی sarAzAi )
چاندی cAndi ( بلوچی )
رژکریاک režkaryAk ( سغدی )
اِستِقلال
نابَستِگی ، ناوابَستِگی
ناویختگی ، ناویزِشی
《 ناویختِگی : آویخته یا به گفته ی آمیانه آویزان کَسی نبودن》
واژه استقلال
معادل ابجد 622
تعداد حروف 7
تلفظ 'esteqlāl
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی]
مختصات ( اِ تِ ) [ ع . ] ( مص ل . )
آواشناسی 'esteqlAl
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی معین
واژگان مترادف و متضاد
مستقل بودن، داشتن حق انتخاب و آزادی
Independence
خود رای.
خود انگار.
خود اندیشه.
پیشنهاد واژه :
به جایِ دو واژه یِ " مستقل" و " استقلال" می توان از واژگانِ زیر بهره گرفت:
1 - خودایستا
به جایِ واژه یِ " مستقل"، می توان از واژه یِ " خودایستا" بهره گرفت؛ " خودایستا" برابر با واژه یِ "selbstst�ndig " در زبانِ آلمانی می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
2 - خودایستایی
به جایِ واژه یِ " استقلال" می توان از واژه یِ " خودایستایی" بهره گرفت؛ "خودایستایی" برابر با واژه یِ " Selbstst�ndigkeit " در زبانِ آلمانی می باشد.
کسی و چیزی که روی پای خود می ایستد
متکی به خود
وابسته به خود
متعلق به خود
بدون تعلق به دیگران
آن کسی که می میرد ز بی آبی ولی با خفت و خاری پی شبنم نمی گردد
وابستگی به خود
خوداتکایی ، داشتن آزادی اندیشه و اجرا کردن آزاد آن بدون صدمه و زیان به منافع فردی و گروهی و جمعی ، حق تصمیم گیری دولت ها بدون مداخله ی دولت های بیگانه استقلال انواعی دارد به مانند استقلال سیاسی ، استقلال اقتصادی ، استقلال نظامی ، استقلال فرهنگی
... [مشاهده متن کامل]
درواقع استقلال در معنی عام ، تصمیم گیری و اعمال آن بدون فشار و سلطه از بیرون
استقلال و آزادگی#وابستگی و بندگی و بستگی
مستقل و آزاد#وابسته وبنده و بسته
خودگردان
وارستگی
مترادف استقلال: آزادی، خودمختاری
متضاد استقلال: وابستگی
برابر پارسی: آزادسری، خودایستایی، خودسالاری، خودسری
خویش سالارگی:استقلال
خویش سالار:مستقل
پیشنهاد من این است که از این واژگان پارسی زیبا بهره ببرید.
آزادی |:
مستقل بودن
ازادی سربلند
استقلال
استقلال گروهی است که مسابقه ی فوتبال میدهند
استقلال:آزادی
معنی استقلال
فروغ
داغ
معنی آزادی ، خودمختاری
متظاد وابستگی
برابر پارسی آزار سری ، خود استیایی و. . . .
رهایی
معنی آزادی، خود مختاری
متضاد وابستگی
استقلال به معنی آزادی می باشد . همچنین استقلال یکی از باشگاه های فوتبال در ایران است.
واژگان آزادکامی و خودگردانی و خودسالاری واژگان زیبنده استقلال هستند
ازادی. روی پای خودایستادن.
استقلال ( تاج سابق ) با قدمت ترین و پرافتخار ترین تیم ایران و سومین تیم پر افتخار آسیاست .
در کارنامه ی این تیم بزرگ دو نایب قهرمانی آسیا و دو قهرمانی آسیا دیده می شود .
این تیم در تاریخ 26 ساله ی خود بزرگانی چون ناصرخان حجازی و منصور خان پور حیدری داشته است .
... [مشاهده متن کامل]
موسس این تیم تیمسار خسروانی است
خودگردانی
free will
خود مختار بودن
1. یک تیم در لیگ برتر ایران
2. آزادی
3. آزاد شدن، رستن
رو پای خودت بودن
به خود متکی بودن _وابسه نبودن
به آزادی کاری کردن . وابسته نبودن
تیم استقلال: بزرگیم چون اصالت داریم
خود بسندگی
استقلال تیمی با قدمت زیاد که قبل از انقلاب با نام تاج شناخته می شد وپر افتخارترین تیم ایران به حساب می آید
ازادی خودستایی وابسته نبودن مستقل بودن
استقلال. . . سرور پرسپولیسه و. . .
خودپا
تیم استقلال ایران
یک تیم جهانی و بین المللی
داری چندین دوره قهرمانی آسیا
یعنی صلح یعنی پایندگی یعنی آزادگی یعنی پیروز با گزشت و . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
وابسته نبودن
ازادی
به خارجی
آزاد شده
در پارسی " رهش " از بن رهیدن به معنای رها شدن ، آزاد شدن ، رستن.
آزادی
مینویسم برفرازاسمان
استقلال آبی ترین عشق جهان
همه با هم شعار دهیم
1 2 3 kel galehاستقلال لاله به لاله
پیروزی گلدون لاله
می زنیم ما کل و گاله
تو برو به اوج قله
خون تو رگهای ما همش آبیه
رنگ خون رنگ گلای نابیه
ما کاشتیم تو گلدونش
... [مشاهده متن کامل]
چقدر عالیه
کل ::فریاد زن های لر بختیاری در عروسی و جشن
گاله::فریاد شادی مردان لر بختیاری
در پیروزی ها در جنگ. در عروسی
آبیه::خون از آب تشکیل شده و رنگ
آب هم آبی
باشگاه فوتبال استقلال تهران یک باشگاه فوتبال ایرانی است که سال ۱۳۲۴ در شهر تهران ، پایتخت ایران بنیانگذاری شده است. استقلال پیش از انقلاب تاج نام داشت.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٥٣)