استقبال کردن


    receive
    welcome

فارسی به انگلیسی

استقبال کردن از
to welcome, to receive gladiy

پیشنهاد کاربران

آغوش گشودن، به پیش باز رفتن
See sb out
دم در بدرقه کردن
See sb off
ایستگاه قطار فرودگاه و، ، ، کسی را بدرقه کردن
بحضور رفتن کسی را. برابر رفتن کسی را. بخدمت او شدن : تو خداوند را از آمدن آگاه کن اگر راه باشد بفرماید تا پیش روم. ( تاریخ بیهقی ) .
- پیش رفتن کسی را ؛ استقبال او کردن : چون برمک بدمشق رسید همه ٔبزرگان دولت و امرای حضرت او را پیش رفتند و او را بتعظیمی و جلالتی هرچه تمامتر در شهر آوردند. ( تاریخ برامکه ) . امیر گوزکانان. . . از جیحون بگذشت و بنزدیک امیر اسماعیل آمد ببخارا. امیر شاد شد و وی را پیش رفت با سپاه و به اعزاز و اکرام ببخارا در آورد. ( تاریخ بخارای نرشخی ص 102 ) .
...
[مشاهده متن کامل]

دست کسی را به گرمی فشردن
اقبال کردن/استقبال کردن:
اقبال کردن بر ( یا به ) به معنی" روی آوردن به، توجه کردن به":"چون دنیا بر تو اقبال کرد خرج کن که بنکاهد" بعضی از فضلا معتقدند که در این مورد اگر استقبال کردن به کار رود غلط است و مثلاً به جای این عبارت:" مردم از این نمایش استقبال کردند" باید گفت: "مردم به این نمایش اقبال کردند. " اما استقبال کردن غلط نیست و در متون معتبر قدیم نیز به کار رفته است، جز اینکه در قدیم مفعول صریح داشته و امروزه با حرف اضافه ی از استعمال می شود: "شیخ را استقبال کرد و در بر گرفت".
...
[مشاهده متن کامل]

( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۳۳. )

بپرس