استعفا

/~este~fA/

    abdication
    resignation

فارسی به انگلیسی

استعفا دادن
abdicate, quit, resign, vt. to resign

استعفا نامه
resignation

استعفا کردن
abdicate, to resign (ones office), to send in ones papers

مترادف ها

abdication (اسم)
استعفا، کناره گیری

resignation (اسم)
واگذاری، سرافکندگی، استعفا، کناره گیری، تسلیم، تفویض

پیشنهاد کاربران

کناره گیری:استعفا
واژه استعفا
معادل ابجد 612
تعداد حروف 6
تلفظ 'este'fā
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: استعفاء]
منبع فرهنگ فارسی عمید
🇮🇷 واژه ی برنهاده: کنارجُست 🇮🇷
دیگر واژگان همتا: کناره جُست، کناره جویی، کناره گیری
استعفاء واژهٔ معرّب، از ریشهٔ عفو بوده که در اصطلاح، بدین شرح بیان شده است:
• برکناری، انصراف، استنکاف از انجام کاری یا عملی .
• توجه: از آنجا که ریشهٔ این واژه، عفو است، {طلب بخشش} نیز، از آن مستفاد می گردد؛ لکن چون به کارگیری این اصطلاح در این معنی، کمتر از یک دهم درصد است، نمی توان آن را در این باب به کار برد.
...
[مشاهده متن کامل]

کناره گرفتن
استعفا:
استیفا:
این دو کلمه را نباید با هم اشتباه کرد استعفا" درخواست کنار ه گرفتن از کار" است و استیفا به معنای" بازپس گرفتن به تمامی" یا" درخواست باز پس گرفتن ( مال یا حق خود ) است.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۲۱. )
استعفا: این کلمه با فعل کردن به کار می رود و نه دادن در قدیم با فعل خواستن به کار می رفته و نیز به شکل معاف خواستن استعمال می شده است.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۲۱. )
بهتر است واژه پارسی استعفا ، یعنی "کناره گیری" را به کار ببندیم.
برای نمونه :
من میخواهم از این کار استعفا دهم = من میخواهم از این کار کناره گیری کنم.
حروف الف و سین که به ابتدای واژگان عربی الصاق می شود معنی طلب کردن یا درخواست را می رساند. مثل استغفار یعنی درخواست غفران/ آمرزش/بخشش . لذا استعفا بمعنی درخواست عفو /عذرخواهی است از عملی که ادامه دار است ولی ادامه اش برای انجام دهنده مبسر نیست.
استعفا:[اصطلاح حقوق] عملی که به موجب آن شخصی که در موسسه دولتی یا ملتی یا وابسته به دولت سمتی را دارا می باشد تقاضای ترک آن سمت را می نماید.
بسیاری از واژه های عربی در فارسی وجود دارند که ما
برای جایگزینی آنها به فارسی، فقط یک واژه نداریم، بلکه باید آن را توضیح دهیم و یا باید از چندین کلمه استفاده کنیم تا معنای آن کلمه را بطور صحیح درک کنیم؛ مثل استیضاح و استعفا و غیره. . .
واژه استعفاداد، دربین مازیادگفته ونوشته میشود که نادرست میباشد. ودرست آن< استعفا کرداست>. من واژه فارسی آن رانمیدانم. سپاسگرارمیشوم اگرکسی میداندمن ودیگران راآگاه سازد.
طلب عفو و بخشش هم معنی میدهد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس