استشهاد

/~esteShAd/

    summoning or producing a witness
    citation
    affidavit

فارسی به انگلیسی

استشهاد نامه رسمی دادن
depose

استشهاد نویس
affiant

استشهاد کردن
adduce

مترادف ها

affidavit (اسم)
شهادت نامه، استشهاد، گواهی نامه، سوگندنامه

پیشنهاد کاربران

استشهاد: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
ویچاو vicāv ( سغدی )
گواه خواهی
🇮🇷 واژه ی برنهاده: گواهخواست 🇮🇷
گواهی دادن، تایدیه🌱
شهادت و شاهد و استشهاد: گواهی و گواه و گواهی خواستن.
چون: متواترات آن مقدماتی بود که به گواهی بسیار کس درست شده بود مر خرد را. ( دانشنامه84 )
بوس به همه.
گواهانه
دعوت به شهادت در ورقه عادی یا رسمی را گویند.
استشهاد: [اصطلاح حقوق]دعوت به شهادت در ورقة عادی یا رسمی را گویند