استرداد

/~esterdAd/

    redemption
    reclamation
    refund
    restitution
    restoration
    return
    c.e. restoration
    giveback

فارسی به انگلیسی

استرداد پذیر
extraditable, revertible, returnable

استرداد مجرم
extradition

استرداد کردن
to reclaim, to ask restitution of, to (cause to) restore

مترادف ها

recovery (اسم)
حصول، بهبودی، ترمیم، جبران، بهبود، وصول، بهوش امدن، تحصیل چیزی، استرداد، باز یافت، بخودایی

restoration (اسم)
ترمیم، تجدید، اعاده، استرداد، استقرار مجدد، بازگرداندن

retraction (اسم)
انقباض، تو کشیدن، استرداد، استغفار

refund (اسم)
استرداد، پس پرداخت

reclamation (اسم)
احیا، استرداد، احیا اراضی، اباد سازی

پیشنهاد کاربران

پس دادن. برگشت دادن.
انتقال ( به انگلیسی: Rendition ) نام فیلم درام آمریکایی محصوص سال ۲۰۰۷ می باشد. این فیلم به کارگردانی گوین هود و با نویسندگی کلی سین ساخته شده است. این فیلم بر اساس داستانی واقعی ساخته شده است.
سازمان سی آی ای در روش جدیدی پس از حادثه ۱۱ سپتامبر دیگر برای دستگیری متهمان منتظر مجوز نمی ماند و به صورت مستقل عمل می کند. مأمور سی آی ای به نام داگلاس فری من ( جیک جیلنهال ) به منطقه ای در شمال آفریقاآمده و در رابطه با بمب گذاری انتحاری گروه های تروریستی تحقیق کند. هم زمان شخصی به نام انور ال ابراهیم که مهندس شیمی است برای کنفرانسی علمی وارد شده است. سازمان سی آی ای با توجه به شواهد ال ابراهیم را یک مظنون معرفی می کند و او را در فرودگاه و در راه بازگشت به آمریکا دستگیر می کنند. ال ابراهیم شهروند آمریکاست و همسر آمریکایی دارد. تنها مدرک، تماسی است که از موبایل او با گوشی رهبر گروه تروریستی گرفته شده است. همسر او، ایزابل ال ابراهیم ( ریس ویترسپون ) با توجه به تأخیر وی نگران می شود. پس از مدتی مشخص می شود که اثری از ال ابراهیم نیست. سازمان سیا او را به یک بازداشتگاه مخفی برده و از او بازجویی می کند. ایزابل در جستجوی همسر خود پای به مکان های مختلف دولتی می گذارد و با توجه به این که باردار هم هست، صحنه های درام بسیار زیبایی شکل می گیرد. ال ابراهیم زیر شکنجه طاقتش تمام می شود و اعتراف می کند که با رهبر گروهک های تروریستی ارتباط برقرار کرده و در ازای مواد منفجره ۴۰ هزار دلار دریافت کرده است. او هم چنین نام اعضای گروه تروریستی را می گوید. داگلاس که می داند ال ابراهیم بی گناه است شروع به تحقیق می کند. او متوجه می شود که درآمد سالیانه او ۲۰۰ هزار دلار است و در واقع نیازی به این پول ندارد. هم چنین نام هایی که او به سازمان داده، اعضای یک تیم فوتبال مصری در دهه ۹۰ است. برای همین ال ابراهیم را آزاد می کند و او به آمریکا باز می گردد. در این فیلم داستان دیگری نیز هم زمان نمایش داده می شود. داستانی که بین فاطمه دختر سرهنگ عباسی و دوست پسرش خلید اتفاق می افتد. خلید یکی از اعضای گروه تروریستی است. زیرا برادرش چند سال قبل زیر شکنجه و توسط عوامل سرهنگ عباسی به قتل رسیده است. او می خواهد انتقام برادرش را بگیرد. روزی که او قصد دارد در یک حملهٔ انتحاری سرهنگ عباسی را ترور کند، فاطمه متوجه می شود و می خواهد جلوی او را بگیرد. ( روابط فاطمه با پدرش خوب نیست ) او در میدان اصلی جلوی او را می گیرد، ولی تروریست ها دستور دارند اگر بمب گذار انتحاری از حمله پشیمان شد او را با تیر بزنند، در این حالت او می افتد و کلید منفجرکنندهٔ بمب از دستش رها می شود و بمب منفجر می شود. آن ها خلید را می زنند و بمب در حالی که فاطمه نیز در کنار خلید حضور دارد، منفجر می شود و هر دوی آن ها کشته می شوند. در فیلم ارتباط موبایل ال ابراهیم و رهبر گروه تروریستی توضیح داده نشده، ولی گفته می شود احتمالاً اشتباه مخابراتی بوده که رخ داده است.
...
[مشاهده متن کامل]

استرداد
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/استرداد_(فیلم_۲۰۰۷)
استرداد: باز پس گرفتن ، باز پس خواستن ، طلب رد کردن مال داده شده ، رد کردن پس دان است ، استرداد ، پس گرفتن ، پس خواستن است
باز پس گرفتن
extradition
پس خواستن. [ پ َ خوا / خا ت َ ] ( مص مرکب ) باز خواستن. خواستن چیزی را داده. طلبیدن فرستاده ای را.
واسپاری
. . . امپریالیست های �یانکی� خواهان واسپاری وی به دستگاه دیوانسالاری کشور نگونبخت زیر فرمانروایی شان شدند. آن ها به خون وی تشنه اند.
برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2019/04/blog - post_43. html

پس دادن
در لغت به معنی باز پس گرفتن.
( 1 ) بازگرداندن، برگرداندن؛
( 2 ) پس دادن، بازپس دادن، واپس دادن؛ پس دهی، بازپس دهی، واپس دهی؛ پس داد، بازپس داد، واپس داد
( 3 ) پس گرفتن، بازپس گرفتن، واپس گرفتن؛ پس گیری، بازپس گیری، واپس گیری؛ پس گرفت، بازپس گرفت، واپس گرفت

پس دادن حساب های پرداختنی

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس