استدعا

/~ested~A/

    petition
    plea
    request
    conjuration
    invocation
    adjuration
    entreaty
    suffrage
    supplication

فارسی به انگلیسی

استدعا امیزانه
imploringly

استدعا کردن
adjure, appeal, ask, crave, entreat, petition, plead, invoke, implore, pray, sue, supplicate, invocate, to request or ask

استدعا کردن با سوگند
conjure

پیشنهاد کاربران

خواهشمند است ساختاری را به دست دهید تا واژگان پیشنهاد وگذرانده شده را دیگران باز گو وباز نویس و باز پرداز نکنند
این کلمه خیلی کم تو جامعه استفاده میشه واقعا حیف اینچنین کلمه بزرگ و مختصر ی تکرار و گفته نشه
واژه استدعا
معادل ابجد 536
تعداد حروف 6
تلفظ 'ested'ā
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: استدعاء]
مختصات ( اِ تِ ) [ ع . استدعاء ]
آواشناسی 'ested'A
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
...
[مشاهده متن کامل]

منبع فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار

استدعا دارم، در لغت به معنی درخواست دارم . . آمده است. . و کار برد آن در نامه . . درخواست اجرای متن منظور شده در نامه است
1 - ( مصدر ) فرا خواندن خواندن . 2 - درخواست کردن در خواستن با فروتنی . 3 - ( اسم ) خواهش با تضرع در خواست : استدعای شرفیابی کرد . جمع : استدعا آت .

بپرس