استخراج

/~estexrAj/

    extraction
    production
    working
    decipherment
    [mine.] decipherment

فارسی به انگلیسی

استخراج ارای
counting votes

استخراج روباز
strip mining

استخراج سنگ
quarry of stone

استخراج معدن
mining

استخراج کردن
mine, to work or exploit, to decipher

استخراج کردن اطلاع
educe

مترادف ها

derivation (اسم)
اقتباس، استنتاج، اشتقاق، استخراج، استنساخ، سر چشمه

elicitation (اسم)
استنباط، استخراج

production (اسم)
عمل، ساخت، محصول، استخراج، تولید، عمل اوری

extraction (اسم)
عصاره گیری، استخراج، اصل و نسب

exploitation (اسم)
استخراج، بهره برداری، استثمار، انتفاع

پیشنهاد کاربران

سلیم
استخراج: با اندیشه بیرون آوردن گفتار و نوشته ای از یک کتاب و نوشتار برای دریافتنی آسان از واژگان و نوشته های آن کتاب، مانند استخراج مفاهیم قرآنی از قرآن.
برآمدن
بیرونش ( استخراج )
برکشیدن،
برکشی
"یازش"
آختن و یاختن به چم بیرون کشیدن است با بن کنونی آز و یاز.
می توان نام ستاک ( اسم مصدر ) یازش را به جای استخراج به کار گرفت.
آختن، یاختن= بیرون کشیدن، استخراج کردن
بر آهیخت = بیرون کشید = خارج کرد
استخراج = آهیخت
مخرج = برهیخته ( به کنار رسیده ) مانند فرهیخته = ابرهیخته = ابر هیخته = کسی که به والایی می رسد.
و. . . .
واژه استخراج
معادل ابجد 1265
تعداد حروف 7
تلفظ 'estexrāj
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی]
مختصات ( اِ تِ ) [ ع . ] ( مص م . )
آواشناسی 'estexrAj
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
🇮🇷 همتاهای پارسی:
برونکِشی
فراکِشی
خارج کردن ، اقتباس کردن ، اخذ کردن ، گرفتن
بیرون کشیدن
بُرون آوَرِش
فراکشیدن
فراکشی
استخراج ( Mining ) [اصطلاح ارز دیجیتال]:استخراج به فرآیندی گفته می شود که طی آن، یک سری محاسباتی ریاضی برای تأیید تراکنش ها و تولید رمزارز انجام می شود.
برکشیدن، بیرون کشیدن
بیرون بردن و حرکت دادن شیئی از محل اصلی اختصاصی خودش
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس