استتار

/~estetAr/

    concealment
    camouflage

فارسی به انگلیسی

استتار با دود
smoke screen

استتار کردن
camouflage

استتار کننده
camouflager

مترادف ها

camouflage (اسم)
پوشش، استتار، پنهان کردن وسایل جنگی

پیشنهاد کاربران

پوشش سازی
فر کیانی گرامی = یک منفی بابت اینکه از گفته ابولقاسم پرتو ایشان برای آن جایگزین فرمودند. در ریختی که استتار صد ایرانیست = است تار = است ( شده ) تار ( کمرنگ و ندیدنی : مثل تاریخ چون کمرنگ و ندیدنی می باشد ؛ مثل تاریک و . . . ) پس روی هم رفته می شود = کمرنگ و کمدید شده مانند چم واژه استار = است تار که در آن هر دو ت به هم چسبیدند و در لاتین به ریخت star نوشته شد که آن هم به چم کم نور و کم سو و تار شده می باشد ( چون به نسبت به خورشید نور کمتری داشتند به آن تاریک شده و کم فروغ میگفتند )
...
[مشاهده متن کامل]

استفعال = است فعال که در آن است از ایخت ( فعل ) ایرانی به زبان عرب رفته و در لاتین هم به ریخت est ( اشت ) یا st یا is . . . .
Wolfenstein = ارگ ( قلعه ) گرگ ها = قلعه همان استان یا جایگاه و مکان ایرانیست هست اشتین همان استان ماست و از اشت ین ساخته شده
اشتها = جایی برای خوردن و اسکان دادن به غذا
استیشن ( station ) = نمونه ای از st آوردم بجز star
و در زبان عربی هم استفعال را که بررسی کرده بودم.
استتار یک واژه ایرانی به چم تار شده و کمرنگ و کمدید شده می باشد و ریشه ستر که با آن ستار / مستور و استتار را ساختند از این جا آمده که بررسی شد.

پنهون شدن جنگی
ناپدید کردن
نهان سازی
ناپیدا کردن. [ پ َ / پ ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) اعدام. تباه کردن. از بین بردن. زایل کردن. محو ساختن. امحاء. معدوم کردن. نیست و نابود کردن : ولایت شرق و غرب را کواکب آسا معدوم و ناپیدا ساخت. ( حبیب السیر
...
[مشاهده متن کامل]
ص 134 ) . || غیب کردن. پنهان کردن. نهفتن. استتار. اخفاء. تغییب. پوشاندن از انظار : چون [ هارون ] برآنجا [ برآن تحت ] بخفت ، بمرد و خدای تعالی آن تخت را ناپیدا کرد. ( مجمل التواریخ ) .

در فرهنگ واژگان ابولقاسم پرتو، برابر پارسی واژه ی استتار = روی نهفتن، در پرده شدن، نهفته خواهی و پَردگی
در پاسخ ( شاینا عباسزاده ) عزیز عرض میکنم : عزیزم معنی و برداشت شما از کلمه استتار صحیح نیست و مثال و توضیحی که فرمودید درواقع همان ( پنهان کردن ) است که با استتار فرق دارد. استتار در اصل به معنی پوشاندن
...
[مشاهده متن کامل]
شی ء ، فرد و یا جنگ افزار و . . . است با متریال های هم رنگ، تا اصل آن چیز دیده نشود. مثل پوشاندن یک جنگ افزار یا یک تیر انداز در یک بیشه زار ، با شاخه و برگ های درخت. جهت دیده نشدن از چشم دشمن. و کلمه استتار غالبا در مسائل جنگ و نبرد کاربرد دارد. موفق باشید.

استتار:[اصطلاح نظامی]به تغییر چهره یک جسم از دید معمولی به منظور پنهان کردن ازدید افراد و اشیاء می‎باشد. مفهوم کلی استتار ، هم رنگ و هم شکل کردن رزمنده ، تجهیزات و تاسیسات با محیط اطراف.
دانشنامه دفاعی ( نحن صامدون )

مثلا کسی به کس دیگری دروغ میگوید که مدادی را در این کشو قایم کردم ؛ ولی درجای دیگری قایم کرده است، این دروغ را میگوید که آنکس را از هدف اصلی که مداد بود دور کند. به این کار استار میگویند.

بپرس