استارت

/~estArt/

    self-starter
    starting motor
    cranking motor

فارسی به انگلیسی

استارت زدن
jump-start

پیشنهاد کاربران

دَستنِه. دست نهادن در کار.
سلیم
استارت: آغاز براه.
توی خودرو می نشینی و مربی می گوید استارت بزن یعنی آغاز براه را بزن تا خودرو روشن شود.
در دستگاهای دیگر هم همینطور ست استارت زدن یا آغاز براه برای آغاز هر راهی ست.
به جای واژه ی استارت
میشه از تاز بهره گرفت که خود گرد شده ی تاخت و آغاز میباشد و در باستان از تاخت و تاز نیز بهره میجستیم . که به مفهوم روشن کردن و جنبیدن یا راندن می باشد.
خود استارت به مفهوم روشن کردن می باشد ولی چون روشن کردن کمی درشت است و از دو واژه پدید می آید آسان تر اینکه یک واژه ی جایگزین که دارای هستیست بهره بجوییم و پیسنهاد من
...
[مشاهده متن کامل]

تاز میباشد

شروع تمرین

شروع تمرین سخت
استارت
این واژه ای ایرانوویچی ( هندواروپایی ) است:
اِستارت : اِست - آر ت
اِست = ایست پارسی است
آرت = هَرک و اَرک پارسی است که به اربی رفته و حرکت شده است.
مینه= از ایستادن آغاز به حرکت کردن
پیشنهاد :
ایست آغاز ، ایستاز ، تَک آغاز ، تکاز ، تاخت آغاز ، تاختاز ، دَو آغاز ، دَواز

بپرس