rest (اسم)سامان، استراحت، اسایش، نتیجه، باقی، باقی مانده، تکیه، رستی، بقایا، فراغت، تجدید قوا، سایرین، دیگران، الباقی، موقعیت سکونwelfare (اسم)سامان، خیر، سعادت، اسایش، رفاه، شادکامیweal (اسم)خیر، دارایی، سعادت، اسایش، ثروتcomfort (اسم)راحت، مایه تسلی، اسایش، اسودگیeasement (اسم)اسایش، راحتی، راحت شدن از درد، حق ارتفاقی
التماس دعاامنیتراحتراحتی و درخششآسایش : /āsāyeš/ آسایش ( اسم مصدر از آسودن ) راحت، استراحت، آسانی، آسودگی، فراغ، سکون، آرام. اسم آسایش مورد تایید ثبت احوال ایران برای نامگذاری دختر است.آرامش، آسودگی، استراحت، ترفیه، تن آسانی، تنعم، راحت، راحتی، رفاه، سکون، شادکامی، فراغ، فراغتاسوده / راحت/ ارامشارامرفاهدر زبان ترکی استانبولی می شود: راحاتلئکراحتیبا مشکلات می جنگیم تا به آسایش برسیم و با رسیدن تحمل ناکردنی اش می یابیم . بروکس آدامز. عوام می گویند خوشی زیر دلش زده است. م.مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)+ عکس و لینک