"بند" باید که از اسارت خویشتن گریخت. باید که از بند خویشتن گریخت. دربند= اسیر
in bondage
مخالف اسارت : زندانی معنی اسارت : رهایی .
اسیر افتادن ؛ اسیر شدن. ( یادداشت بخط مؤلف ) .
در دست کسی اسیر بودن
اِسارت: اسیری: اسارت به کسر اول، در عربی به معنای" بستن" است، اما در فارسی به معنای" وضع یا حالت کسی که اسیر است" به کار می رود و اشکالی ندارد. برای بیان این معنی در عربی اِسار و اَسْر می گویند که امروزه دیگر در فارسی متداول نیست. در متون قدیم فارسی اسیری آمده که امروزه نیز کم و بیش متداول است. عاشقی همه اسیری است و معشوقی همه امیری" ( سوانح ) ... [مشاهده متن کامل]