ازمایشی

/~AzmAyeSi/

    tentative
    probational
    probationary
    experimental
    rough-and-ready
    experimentation
    exploratory
    shakedown
    test
    test-tube
    trial
    pilot

مترادف ها

pilot (صفت)
ازمایشی

empiric (صفت)
تجربی، مبتنی بر تجربه، ازمایشی، غیر علمی

experimental (صفت)
تجربی، ازمایشی

empirical (صفت)
تجربی، مبتنی بر تجربه، ازمایشی، غیر علمی

tentative (صفت)
تجربی، ازمایشی، امتحانی

testable (صفت)
ازمایشی، ازمون پذیر، شهادت پذیر، امتحان پذیر

probative (صفت)
ازمایشی، اکتشافی، دال بر اثبات

probatory (صفت)
ازمایشی، اکتشافی، دال بر اثبات

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی آزمایشی از ریشه ی واژه ی آزمایش و ی فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

ازمایشیازمایشیازمایشیازمایشیازمایشی
بسا آزمایش:احتمال آزمایشی.