اشفتن، عذاب دادن، مزاحم شدن، زحمت دادن، ازار دادن، دچار کردن، مصدع کسی شدن، رنجه کردن
اذیت کردن، طنازی کردن، ازار دادن، کسی را دست انداختن، سخنان نیشدارگفتن، پوش دادن مو
ازار دادن
عیب جویی کردن، ازار دادن، نق زدن، مرتبا گوشزد کردن
افزودن، مجهز کردن، پیوند زدن، طولانی کردن، ازار دادن، قلمه زدن، تکه دادن
بر صلیب اویختن، ازار دادن، شکنجه کردن
ازار دادن، کسی را دست انداختن، و سپس محروم کردن