شیک پوش، انجمن شیک پوشان، از ما بهتران
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
ازمابهتران: [عامیانه، اصطلاح] پریان، اجنه، ( به طعنه: ) نازپروردگان، توانگران .
جن
در تداول زنان جن و پری را از ما بهتران گویند که در کنار دیگر موجودات خیالی و افسانهای عامیانه در ادب فارسی/عربی و کشورهای خاور نزدیک به اشکال گوناگون دیده می شود. جن : از موجودات خیالی و افسانه ای فرهنگ عامه و خرافات مردم خاورمیانه و ایران است. جن واژه ای عربی و به معنی موجود پنهان و نادیدنی است و در فارسی با مفهومی نزدیک به پری از این موجود نامریی یاد می شود.
... [مشاهده متن کامل]
در باور عوام، جن ها فقط در شب، تاریکی، تنهایی و در محل هایی مانند گرمابه، آب انبار، پستو و ویرانه و بیابان وجود دارند. در باور عامه، جن به شکل انسان است با این تفاوت که پاهایش مانند بز سم دارد. مژه های دراز او نیز با مژه ی انسان متفاوت است و رنگ موی او بور است. هم زمان با زاده شدن هر نوزاد انسان، بین اجنه نیز نوزادی به دنیا می آید که شبیه نوزاد انسان است اما سیاه و لاغر و زشت.
جن ها مانند آدمیان جشن و سرور و شادمانی و گاهی هم عزاداری به راه می اندازند. این مراسم بیش تر در گرمابه های عمومی و شب هنگام برگزار می شود. کسی که شب تنها به حمام برود و دایم بسم الله نگوید جن به سراغ او می آید. اگر کسی در تاریکی تنها به حمام برود و بی احتیاطی کند و در آن جا بخوابد، ناگاه متوجه می شود که دورادور او را جنیان گرفته اند، یا یکی دو جن در گوشه و کنار حمام مشغول شستشو هستند.
جنیان نخست با محبت نزدیک می شوند، اما اگر انسان با نگاه کردن با پاهایشان که سم دارد ایشان را بشناسد، آن وقت به آزارش می پردازند. جن ها اهل رقص، موسیقی و شادی اند. اگر کسی را میان خود ببینند او را وا می دارند تا آن قدر برقصد که دیوانه شود. با دمیدن صبح، جنیان ناپدید می شوند. اما هنگام روز نیز اگر کسی در حمام آب بخورد و کف دست چپ خود را روی سر نگذارد، جن به بدن او وارد می شود و دیوانه و غشی خواهد شد
از مابهتران : همان جن است و چون به باور مردم عامی، به زبان آوردن نام جن شگون ندارد و ممکن است آن ها را حاضر کند. بنابراین برای دلخوشی جن ها هم شده به آن ها از ما بهتران گفته می شود.
اژدها : اژدها یکی از موجودات افسانه های در فرهنگهای جهان است و در اساطیر جهان جایگاه ویژه ای دارد. در فارسی ریشه ی واژه ی اژدها و ( ضحاک ) یکی است و صورتهای دیگری چون "اژدر"، "اژدرها" و "اژدهات" دارد، به معنی "ماری افسانه ای و بزرگ، با دهان فراخ و گشاد. "
اژدها یا اژدر که در زبان اوستایی "اژی" ( - azhi ) ، در زبان پهلوی ساسانی ( فارسی میانه ) از" ( az ) و در زبان سانسکریت "اهی" ( - ahi ) خوانده و نامیده میشود، به معنی "مار یا افعی مهیب و سهمگین" است. در متن های کهن ایرانی، گاه این واژه به گونه ی عام به کار میرود و زمانی نیز با کلمات ویژه ای چون "دهاکه" ( دهاک ) و "سروره" در میآمیزد و "اژی دهاکه" ( ازدهاگ و ضحاک ) و "اژی سروره" ( اژدهای شاخ دار ) را پدید میآورد که در تاریخ اساطیری ایران، هماوردان سهمگین فریدون و گرشاسپ هستند.
آشوزوشت : اَشوزوشت یا مُرغ بَهمَن نام جغد افسانه ای در اسطوره های ایرانی است که ناخن میخورد.
در اسطوره های ایرانی، اشوزوشت را اهورامزدا آفریده تا یاری کننده ی نیروهای خوبی باشد. او اوستا میداند و هنگامی که گفتارهای اوستا را بر میخواند دیوها به هراس میافتند.
هنگامی که زرتشت ناخن خود را میگیرد، پیروان خوبی، باید ورد ویژه ای بخوانند و افسونی بر این ناخنها قرار دهند. سپس اشوزوشت باید این ناخن های افسون شده را بردارد و بخورد، زیرا اگر این کار صورت نگیرد این ناخنها به دست دیو های مازَنی و جادو گران میافتند و آنها با استفاده از این ناخنها به اشوزوشت حمله خواهند کرد و او را خواهند کشت. این ناخنها باید در هر صورت شکسته و خرد شوند و گرنه دیوها و جادو گران از آنها به عنوان سلاح استفاده خواهند کرد.
نام اشوزوشت در زبان اوستایی به معنی دوست حق است. اشو در اوستایی به معنای حق و مقدس و واژه زوشت به معنی ( و هم ریشه با ) دوست است. او را مرغ بهمن ( وُهومَن ) نیز مینامند.
آل : آل یا زائو ترسان موجودی خیالی و افسانه ای است. در گذشته بر این باور بوده اند که اگر زن تازه زا را تنها بگذارند، آل آمده و او را آزار می دهد یا او را با خود می برد ( یعنی می کشد ) . آل موجودی نامریی به شکل زنی لاغر و بلند قد با پستان های آویخته توصیف شده است. عوام بر این باور بوده اند که اگر زن زائو تنها بماند آل آمده و جگر او را ربوده و زائو می میرد. برای جلوگیری از دستبرد آل باید دور بستر زائو را با کارد یا قیچی که با آن ناف نوزاد را بریده اند خط کشید.
اهریمن: ( از اوستایی انگره مَینیو ) بدنهاد است. اهریمن پلیدی است و برای از بین بردن نیکی تلاش می کند، ولی چون دون و پست مایه است و اهورامزدا آگاه بر هر چیز است، پس سرانجام اهریمن نابود شده و اورمزد بر او چیره می شود و کار جهان یکسره به نیکی خواهد گرایید. در این میان انسان و امشاسپندان و دیگر ایزدان ( فرشته ) و موجودات نیک ( مزدا آفریده ) که همگی آفریده ی اهورامزدا هستند، در مبارزه با دئوه ها ( دیو ها ) که موجوداتی اهریمنی هستند، در تلاشی کیهانی برای پیروزی نیکی بر بدی هستند . اهریمن را در پارسی اهرِمن هم می گویند. میشود او را همتای شیطان در باورهای سامی دانست.
در دین زردشت باور بر این است که در طبیعت دو نیروی متضاد خیر ( سپنتا مینو - اثر روشنی ) و شر ( انگره مینو - اثر تاریکی ) وجود دارد که همواره در حال نبرد با یکدیگرند.
بشکوچ : شیردال ( در پارسی میانه: بَشکوچ ) موجودی افسانه ای با تن شیر و سر عقاب ( دال ) و گوش اسب است. دال واژه ی فارسی برای عقاب است. تندیسهایی به شکل شیردال در معماری کاربرد زیادی دارند. شیردالها در معماری عیلامی کاربرد داشتند و نمونه برجسته ای از آن در شوش پیدا شده است. روی کفل این شیردال نوشته ای هست به خط میخی عیلامی از اونتاش گال که آن جانور را به اینشوشیناک خدای خدایان عیلام هدیه کرده است. این شیردال که به دست گیرشمن بازسازی شده است در موزه شوش نگا . . .
... [مشاهده متن کامل]
در باور عوام، جن ها فقط در شب، تاریکی، تنهایی و در محل هایی مانند گرمابه، آب انبار، پستو و ویرانه و بیابان وجود دارند. در باور عامه، جن به شکل انسان است با این تفاوت که پاهایش مانند بز سم دارد. مژه های دراز او نیز با مژه ی انسان متفاوت است و رنگ موی او بور است. هم زمان با زاده شدن هر نوزاد انسان، بین اجنه نیز نوزادی به دنیا می آید که شبیه نوزاد انسان است اما سیاه و لاغر و زشت.
جن ها مانند آدمیان جشن و سرور و شادمانی و گاهی هم عزاداری به راه می اندازند. این مراسم بیش تر در گرمابه های عمومی و شب هنگام برگزار می شود. کسی که شب تنها به حمام برود و دایم بسم الله نگوید جن به سراغ او می آید. اگر کسی در تاریکی تنها به حمام برود و بی احتیاطی کند و در آن جا بخوابد، ناگاه متوجه می شود که دورادور او را جنیان گرفته اند، یا یکی دو جن در گوشه و کنار حمام مشغول شستشو هستند.
جنیان نخست با محبت نزدیک می شوند، اما اگر انسان با نگاه کردن با پاهایشان که سم دارد ایشان را بشناسد، آن وقت به آزارش می پردازند. جن ها اهل رقص، موسیقی و شادی اند. اگر کسی را میان خود ببینند او را وا می دارند تا آن قدر برقصد که دیوانه شود. با دمیدن صبح، جنیان ناپدید می شوند. اما هنگام روز نیز اگر کسی در حمام آب بخورد و کف دست چپ خود را روی سر نگذارد، جن به بدن او وارد می شود و دیوانه و غشی خواهد شد
از مابهتران : همان جن است و چون به باور مردم عامی، به زبان آوردن نام جن شگون ندارد و ممکن است آن ها را حاضر کند. بنابراین برای دلخوشی جن ها هم شده به آن ها از ما بهتران گفته می شود.
اژدها : اژدها یکی از موجودات افسانه های در فرهنگهای جهان است و در اساطیر جهان جایگاه ویژه ای دارد. در فارسی ریشه ی واژه ی اژدها و ( ضحاک ) یکی است و صورتهای دیگری چون "اژدر"، "اژدرها" و "اژدهات" دارد، به معنی "ماری افسانه ای و بزرگ، با دهان فراخ و گشاد. "
اژدها یا اژدر که در زبان اوستایی "اژی" ( - azhi ) ، در زبان پهلوی ساسانی ( فارسی میانه ) از" ( az ) و در زبان سانسکریت "اهی" ( - ahi ) خوانده و نامیده میشود، به معنی "مار یا افعی مهیب و سهمگین" است. در متن های کهن ایرانی، گاه این واژه به گونه ی عام به کار میرود و زمانی نیز با کلمات ویژه ای چون "دهاکه" ( دهاک ) و "سروره" در میآمیزد و "اژی دهاکه" ( ازدهاگ و ضحاک ) و "اژی سروره" ( اژدهای شاخ دار ) را پدید میآورد که در تاریخ اساطیری ایران، هماوردان سهمگین فریدون و گرشاسپ هستند.
آشوزوشت : اَشوزوشت یا مُرغ بَهمَن نام جغد افسانه ای در اسطوره های ایرانی است که ناخن میخورد.
در اسطوره های ایرانی، اشوزوشت را اهورامزدا آفریده تا یاری کننده ی نیروهای خوبی باشد. او اوستا میداند و هنگامی که گفتارهای اوستا را بر میخواند دیوها به هراس میافتند.
هنگامی که زرتشت ناخن خود را میگیرد، پیروان خوبی، باید ورد ویژه ای بخوانند و افسونی بر این ناخنها قرار دهند. سپس اشوزوشت باید این ناخن های افسون شده را بردارد و بخورد، زیرا اگر این کار صورت نگیرد این ناخنها به دست دیو های مازَنی و جادو گران میافتند و آنها با استفاده از این ناخنها به اشوزوشت حمله خواهند کرد و او را خواهند کشت. این ناخنها باید در هر صورت شکسته و خرد شوند و گرنه دیوها و جادو گران از آنها به عنوان سلاح استفاده خواهند کرد.
نام اشوزوشت در زبان اوستایی به معنی دوست حق است. اشو در اوستایی به معنای حق و مقدس و واژه زوشت به معنی ( و هم ریشه با ) دوست است. او را مرغ بهمن ( وُهومَن ) نیز مینامند.
آل : آل یا زائو ترسان موجودی خیالی و افسانه ای است. در گذشته بر این باور بوده اند که اگر زن تازه زا را تنها بگذارند، آل آمده و او را آزار می دهد یا او را با خود می برد ( یعنی می کشد ) . آل موجودی نامریی به شکل زنی لاغر و بلند قد با پستان های آویخته توصیف شده است. عوام بر این باور بوده اند که اگر زن زائو تنها بماند آل آمده و جگر او را ربوده و زائو می میرد. برای جلوگیری از دستبرد آل باید دور بستر زائو را با کارد یا قیچی که با آن ناف نوزاد را بریده اند خط کشید.
اهریمن: ( از اوستایی انگره مَینیو ) بدنهاد است. اهریمن پلیدی است و برای از بین بردن نیکی تلاش می کند، ولی چون دون و پست مایه است و اهورامزدا آگاه بر هر چیز است، پس سرانجام اهریمن نابود شده و اورمزد بر او چیره می شود و کار جهان یکسره به نیکی خواهد گرایید. در این میان انسان و امشاسپندان و دیگر ایزدان ( فرشته ) و موجودات نیک ( مزدا آفریده ) که همگی آفریده ی اهورامزدا هستند، در مبارزه با دئوه ها ( دیو ها ) که موجوداتی اهریمنی هستند، در تلاشی کیهانی برای پیروزی نیکی بر بدی هستند . اهریمن را در پارسی اهرِمن هم می گویند. میشود او را همتای شیطان در باورهای سامی دانست.
در دین زردشت باور بر این است که در طبیعت دو نیروی متضاد خیر ( سپنتا مینو - اثر روشنی ) و شر ( انگره مینو - اثر تاریکی ) وجود دارد که همواره در حال نبرد با یکدیگرند.
بشکوچ : شیردال ( در پارسی میانه: بَشکوچ ) موجودی افسانه ای با تن شیر و سر عقاب ( دال ) و گوش اسب است. دال واژه ی فارسی برای عقاب است. تندیسهایی به شکل شیردال در معماری کاربرد زیادی دارند. شیردالها در معماری عیلامی کاربرد داشتند و نمونه برجسته ای از آن در شوش پیدا شده است. روی کفل این شیردال نوشته ای هست به خط میخی عیلامی از اونتاش گال که آن جانور را به اینشوشیناک خدای خدایان عیلام هدیه کرده است. این شیردال که به دست گیرشمن بازسازی شده است در موزه شوش نگا . . .