از طریق

/~aztariqe/

    by
    per
    through

فارسی به انگلیسی

از طریق تلسکوپ
telescopic

از طریق حکمیت حل کردن
arbitrate

از طریق شاه سیم فرستادن برنامه های تلویزیونی
cablecast

از طریق عکس
photographic

از طریق گذرگاه ارسال داشتن
channel

از طریق مثال نشان دادن
exemplification

از طریق مجرا ارسال داشتن
channel

از طریق معمول
ordinarily

از طریق نماینده
per pro

از طریق هوا
aerial

از طریق هواپیما
aerial

از طریق وصیت نامه به ارث گذاشتن
devise

از طریق کار به دست نیامده
unearned

مترادف ها

through (حرف اضافه)
از میان، از وسط، بواسطه، بخاطر، در ظرف، از طریق

via (حرف اضافه)
توسط، بوسیله، از طریق

پیشنهاد کاربران

" از طریقِ X " = " از تَرِ X " یا " زتَرِ X " = " تَرِ/تَریستِ X "
" زتَر " ساختواژه ای بمانندِ " زیر، زبَر، زیرا " دارد که در آنها " ز" کوته نوشتِ " از " می باشد.
واژگانِ " طریق، طرق و. . . " دارایِ ریشه یِ پارسی و از ریشه یِ اوستاییِ " تَر :tar " هستند. در زبانِ پارسیِ میانه دو پیش نهلِ ( Preaposition ) " تَر :tar " و " تَریست:tarist " به چمِ " across ، through " بوده اند که همانا نشاندهنده یِ آن است که واژه یِ " از طریقِ " نیز از این واژگان برخاسته است. ما " تَر" را در واژه یِ " گُذشتن/گُذردَن، گُذَر - " نیز داریم که " ذَر " در آن همان " تَر" اوستایی است.
...
[مشاهده متن کامل]

گمان می رود که بخشِ دیگرِ واژگانِ " طریق، طرق " از پسوندهایِ " - یگ/ - َ گ" یا از همان " - یست" ساخته شده اند.
این یک گواهیِ آشکار است ولی این بهانه ای برایِ بکارگیریِ این دست واژگانِ تازی شده در زبانِ پارسی نیست. نگاهِ ما باید به گویشورانِ اوستایی و پارسیِ میانه باشد. ما هر چه از فروزه هایِ نیاکانمان دور شدیم و به بیگانگان نگریستیم، پسرفت کردیم.
. . . . .
پَسگشت :
1 - رویبرگ 210 از نبیگِ " زبانهایِ ایرانی " ( گرنوت ویندفُر )

از طریق
به واسطه
✍️ by/​in virtue of something
با میانجیگری . . .
با میانهٔ . . .
از راه . . .
از شیوهٔ . . .
از روش . . .
از رهگذر
به موجب
بروی، توسط، بوسیله
به ناو راه - درناوراه
از راه، از سوی، به شیوه، با شیوه، به کمک، با کمک، با