paternal
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
از، درباره، بوسیله، از طرف، از لحاظ، ز، در جهت، از مبدا، از منشا، در سوی
در برابر، در مقابل، مربوط به، بجای، برای اینکه، بواسطه، در مدت، برای، بخاطر، به منظور، بجهت، از طرف، به بهای، برله، بقدر، بطرفداری از
از طرف
پیشنهاد کاربران
من بخواهم تولد تبریک بگم بعد آخر بخوام بگم از طرف من و. . . . اینکلمه بنویسم درسته؟
از سوی ، از جهت ، از سمت
از طرف
ازطرف حدیث
برای تسلیت و ارض ادب
از ناحیهٔ . . . . . . .
او از ناحیهٔ علما احساس خطر می کرد
او از ناحیهٔ علما احساس خطر می کرد
از طرف آیشن