presumptuous (صفت)خود رای، جسور، مغرور، گستاخ، خود بین، از خود راضی، خود سرsmug (صفت)خود بین، از خود راضی، کوته نظر، ابرومندassuming (صفت)خود رای، متکبر، خود بین، از خود راضی، خود سرbumptious (صفت)جسور، خود بین، از خود راضیcocky (صفت)جسور، خود نما، از خود راضی، خیره چشمoverbearing (صفت)مغرور، از خود راضی، قاطع، غالب، منکوب گرcomplacent (صفت)از خود راضی، عشرت طلب، تن اسا، خود خوشنودpresuming (صفت)خود رای، جسور، از خود راضی، خود سر، پر روself-complacent (صفت)از خود راضی، خود خوشایندself-satisfied (صفت)از خود راضی، خود خوشایندself-pleased (صفت)از خود راضی
لوس. . .ازخودراضی: [عامیانه، اصطلاح] متکبر، خود پسند .( as ) conceited as a barber's catVery narcissistic or vainStuffed shirtSmugکسی که در همه جا از خود سخن می گویدننر+ عکس و لینک