از ته دل خواستنache ((), hanker, longاز ته دل خواستن و به دست نیاوردنlanguishاز ته دل سخن گفتنcommune
از ته دل ؛ از طوع و رغبت. ( آنندراج ) . از صمیم قلب :نفس آن روز بر آرم به خوشی از ته دلکه دل سوخته در بزم تو مجمر گردد. سلمان ( از آنندراج ) .از ته دل: [عامیانه، کنایه ] از سر صدق و صفا .از صمیم قلب، با تمام وجود+ عکس و لینک