از بیخ دراوردنto root upاز بیخ گلوthroaty, gutturalاز بیخ گوش کسی گذشتنclose callاز بیخ کندنextirpate, to root up (or out), to eradicateاز بیخ کندن علف هرزهhoe
بیخ به معنای ریشه و اصل ( همان ریشه به عربی ) است. از بیخ یعنی از ریشه چیزی، از اصل و اساس، از مبنا و غیرهم❤️از بیخ: [عامیانه، اصطلاح] یکسره، به کلی، کاملن.+ عکس و لینک