ارفاق

/~erfAq/

    head start
    lenience
    leniency
    lenity
    assistance
    compassion

فارسی به انگلیسی

ارفاق امیز
lenient

ارفاق کردن
handicap

مترادف ها

leniency (اسم)
ملایمت، نرمی، ارفاق، اسان گیری

پیشنهاد کاربران

برای یادسپاری بهتر و اسان ترتلفظ و معنی می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی استفاده کرد.
کلمه جدید: ارهاق= دستور دادن به کسی بیش از طاقت وی، تکلیف به کار مشکل، تحمیل بیش از طاقت.
...
[مشاهده متن کامل]

کلمه ی آشنا : اِرفاق = نرمی کردن باکسی، مداراکردن.
بحث ارفاق نمره در میان دبیران، گاهی اتّفاق می افتد که در امتحان آخر سال، دانش آموزى یکی دو نمره براى قبول شدن نیاز دارد ممکن است خود معلم به او ارفاق کند یا دانش اموز یا ولی از معلم تقاضا کند که به او ارفاق کند و نمره قبولی به او دهد.
برقراری رابطه :
پدر امروزی به معلم می گوید ارفاق نمی کنید لااقل اذیت نکنید بچه داره های های ( صدای گریه ) گریه می کند.
حالا یک پدر قدیمی بخواهد همین مطلب را به معلم بگوید چه می گوید؟ ارفاق نمی کنید لااقل ارهاق نکنید بچه داره هق وهق ( صدای گریه ) گریه می کند.
فرض کنید، حرف ( ه ) در هق هق یا های های یاداور حرف ( ه ) در ارهاق باشد.
در باب ارفاق و مجانبت ( دوری ) از ارهاق او وصیت رفته بود. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 345 )

ملایمت، نرمی، بهره رسانی، سودرسانی، اوانس
اوانس

بپرس