ارس: این نام در سنسکریت آرس āras و به معنی بُرنزهاست؛ همچنین نام گونه ای درخت، نام یک دریاچه، نام اُلوای ( سیاره ) بهرام ( مریخ ) ( خدای جنگ و خونریزی ) ، نام اُلوای کیوان ( زحل ) و نیز به معنی چاله، گودال، دخمه، مُغاک ( حفره ) است. ( نگاه کنید به فرهنگ سنسکریت - انگلیسی مونیر ویلیامز چاپ 1964 )
ارس یا آراز ؟
در همه متون ادبی و تاریخی ؛ نام این رودخانه بصورت � ارس � آمده و آراز تلفظ محلی این واژه است و هیچ سند مکتوبی ندارد ؛ همانگونه که اکبر را اهبر تلفظ میکنند یا ابوالفضل را ابرفرز !
... [مشاهده متن کامل]
شعر معروف حافظ گواه این مدعاست : ای صبا گر بُگذری بر ساحلِ رودِ اَرَس / بوسه زن بر خاکِ آن وادی و مُشکین کُن نَفَس
ارس چه معنایی دارد ؟
نام این رود در کهن ترین منابع : در یونانی باستان اَراخئس Ἀράξης ( Ar�xēs ) و در ارمنی کهن اِرَسخ Երասխ ( Erasx ) ؛ پس این واژه باید از صورت مادی باستان Araxs ( ā ) و از ریشه پیشا ایرانی Raxsā بمعنای تند و تیز، برآمده باشد ؛ ارس صورت تحول یافته � ارخس � در پارسی نو است و آراز تلفظ محلی آن در آذربایجان است. در همه متون ادبی و تاریخی نام این رودخانه بصورت � ارس � آمده است، نه آراز !
شدم ز آتش هجران زدم بر آب ارس
ارس بنالید از درد حال و قصهٔ من
خاقانی
ای بسا خشک لبا کز گره سحر کسی
در ارس بی خبر از آب چو دولاب شدست
مولانا
ارس را در بیابان جوش باشد
چو در دریا رسد خاموش باشد
نظامی
ز عشقت خاک اران را بآب چشم تر کردم
من مسکین ندانستم که در دیده ارس دارم
سیف فرغانی
🆔 @iranzamin777
در همه متون ادبی و تاریخی ؛ نام این رودخانه بصورت � ارس � آمده و آراز تلفظ محلی این واژه است و هیچ سند مکتوبی ندارد ؛ همانگونه که اکبر را اهبر تلفظ میکنند یا ابوالفضل را ابرفرز !
... [مشاهده متن کامل]
شعر معروف حافظ گواه این مدعاست : ای صبا گر بُگذری بر ساحلِ رودِ اَرَس / بوسه زن بر خاکِ آن وادی و مُشکین کُن نَفَس
ارس چه معنایی دارد ؟
نام این رود در کهن ترین منابع : در یونانی باستان اَراخئس Ἀράξης ( Ar�xēs ) و در ارمنی کهن اِرَسخ Երասխ ( Erasx ) ؛ پس این واژه باید از صورت مادی باستان Araxs ( ā ) و از ریشه پیشا ایرانی Raxsā بمعنای تند و تیز، برآمده باشد ؛ ارس صورت تحول یافته � ارخس � در پارسی نو است و آراز تلفظ محلی آن در آذربایجان است. در همه متون ادبی و تاریخی نام این رودخانه بصورت � ارس � آمده است، نه آراز !
شدم ز آتش هجران زدم بر آب ارس
ارس بنالید از درد حال و قصهٔ من
خاقانی
ای بسا خشک لبا کز گره سحر کسی
در ارس بی خبر از آب چو دولاب شدست
مولانا
ارس را در بیابان جوش باشد
چو در دریا رسد خاموش باشد
نظامی
ز عشقت خاک اران را بآب چشم تر کردم
من مسکین ندانستم که در دیده ارس دارم
سیف فرغانی
فقط خدای یکتا و بی همتاست که لایق عنوان خدایی است و خالق همه چیز و همه کس می باشد و قادر به انجام هر کار و عالم دانا به همه چیزست. و هر خوبی از خداست به لطف و خواست خدای متعال
چشمه ارس. [ چ َ / چ ِ م َ / م ِ ی ِ اَ رَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از رود ارس که در سرحد شمالی ایران جاری است :
چو دختر آمدم از بعد اینچنین پسری
سرشک چشم من از چشمه ارس بگذشت.
خاقانی.
چو دختر آمدم از بعد اینچنین پسری
سرشک چشم من از چشمه ارس بگذشت.
خاقانی.
واژه اَرَس از فارسی میانه 𐫀𐫡𐫘 ( ʾrs /ars/، "اشک" ) ، از پروتوایرانی *H�cru ( "اشک" ) ، از پروتو - هندوایرانی *H�ćru ( "اشک" ) ، از پروتو - هندواروپایی *h₂�ḱru ( "اشک" از فارسی میانه مانوی] ( ʾbwrs /aburs/ ) ، وام گرفته شده از ایران شمال غربی، از پیش ایرانی *hampr̥sā، که به فارسی میانه *abuhl، فارسی وهل ( vohl ) ، ابل نیز به ارث رسیده است. اردج ( اردج، ارس ) و آرچه ( �rča ) گرفته شده است. با پسوند اول در برسان نیز شکل می گیرد ( bars�n، bers�n، �نوعی شربت خوشبو به رنگ تیره� ) . रङ्घते ( raṅghate، "عجله کردن، دویدن" ) . مقایسه کنید ارمنی قدیم اراسخ ( Erasx ) ، یونانی باستان Ἀράξης ( Ar�xēs ) ، گرجی قدیم راخسی ( raxsi ) ، وامهای ایرانی.
... [مشاهده متن کامل]
منابع ها. ریشه شناسی واژگان شیرین ایرانی
فرهنگ واژه های اوستا
فرهنگنامه کوچک پهلوی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ فارسی به پهلوی
فرهنگ زبان ایرانی باستان
فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی
تاریخچه واجهای ایرانی
کتاب برهان قاطع
فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
... [مشاهده متن کامل]
منابع ها. ریشه شناسی واژگان شیرین ایرانی
فرهنگ واژه های اوستا
فرهنگنامه کوچک پهلوی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ فارسی به پهلوی
فرهنگ زبان ایرانی باستان
فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی
تاریخچه واجهای ایرانی
کتاب برهان قاطع
فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
آرِس: آرِس ( خدای جنگ ) یکی از خدایان معروف یونانیان قدیم .
یونانیان قدیم دارای خدایان متعدد نرینه و مادینه بودند که معروف ترین آنها به شرح زیر بودند :� آپولو ( خدای خورشید ) ، پوزیدُن ( خدای دریا ) ، هِستیا ( خدای مونث ، مادر خانواده ) دِمیتِر ( خدای مونث ، مادر کشاورزی و غلات ) ، هِرمِس ( خدای حکمت ) ، آرِس ( خدای جنگ ) � ( توفیقی، حسین ، آشنایی با ادیان بزرگ ، 1398 : 21 )
... [مشاهده متن کامل]
این واژه با واژه ی آرش کمانگیر معروف ایرانی همریشه می باشد . احتمالا آرش از ایران به یونان رفته یا ارس از یونان به ایران آمده به هر صورت ارس تغییر یافته ی آرش می باشد .
یونانیان قدیم دارای خدایان متعدد نرینه و مادینه بودند که معروف ترین آنها به شرح زیر بودند :� آپولو ( خدای خورشید ) ، پوزیدُن ( خدای دریا ) ، هِستیا ( خدای مونث ، مادر خانواده ) دِمیتِر ( خدای مونث ، مادر کشاورزی و غلات ) ، هِرمِس ( خدای حکمت ) ، آرِس ( خدای جنگ ) � ( توفیقی، حسین ، آشنایی با ادیان بزرگ ، 1398 : 21 )
... [مشاهده متن کامل]
این واژه با واژه ی آرش کمانگیر معروف ایرانی همریشه می باشد . احتمالا آرش از ایران به یونان رفته یا ارس از یونان به ایران آمده به هر صورت ارس تغییر یافته ی آرش می باشد .
ارس: روس
ارسی:روسی
ارسی:روسی
ریشهٔ واژهٔ فارسی �ارس� و واژه های یونانی و ارمنی مربوطه احتمالاً از مادی �اَرَخس� است که برگرفته است از نیاایرانی رخشیا - که یعنی �تیزرو�، �آنچه به سرعت جریان دارد�.
در سنن ارمنی این رود به نام آراست نوه بزرگ خاندان افسانه ای ارمنی هایک گذاشته شده است. این نام بعداً یونانی شده و به آراکسس دگرگون شد و برای فرهنگ کورا - ارسی استفاده شد. تمدنی پیش از تاریخ که در دره کورا و ارس شکوفا شده بود؛ ولی در بسیاری از زمان ها این رود ولگا بوده که به نام آراکسس نامیده شده به ویژه در تاریخ هرودوت. همچنین این رود در آخرین فصل آننید هشتم اثر ویرجیل به نام خشم در پل ثبت شده است پس از آنکه رومیها با ساختن یک پل بر روی آن توانستند بر دشمن پیروز شوند. برخی بر این باورند که ارس با دو رود پیشون و گیهون که در فصل دوم کتاب مقدس به آن اشاره شده مرتبط است. در قرآن از قومی بنام اصحاب رس یاد شده که طبق کتاب عیون اخبار الرضا و روایتی از علی اصحاب رس قومی بودند که در حاشیه رود ارس زندگی می کرده و درخت صنوبر را عبادت می نمودند. اصحاب رس جزو اقوامی بودند که بر آنان عذاب نازل شد.
... [مشاهده متن کامل]
در سنن ارمنی این رود به نام آراست نوه بزرگ خاندان افسانه ای ارمنی هایک گذاشته شده است. این نام بعداً یونانی شده و به آراکسس دگرگون شد و برای فرهنگ کورا - ارسی استفاده شد. تمدنی پیش از تاریخ که در دره کورا و ارس شکوفا شده بود؛ ولی در بسیاری از زمان ها این رود ولگا بوده که به نام آراکسس نامیده شده به ویژه در تاریخ هرودوت. همچنین این رود در آخرین فصل آننید هشتم اثر ویرجیل به نام خشم در پل ثبت شده است پس از آنکه رومیها با ساختن یک پل بر روی آن توانستند بر دشمن پیروز شوند. برخی بر این باورند که ارس با دو رود پیشون و گیهون که در فصل دوم کتاب مقدس به آن اشاره شده مرتبط است. در قرآن از قومی بنام اصحاب رس یاد شده که طبق کتاب عیون اخبار الرضا و روایتی از علی اصحاب رس قومی بودند که در حاشیه رود ارس زندگی می کرده و درخت صنوبر را عبادت می نمودند. اصحاب رس جزو اقوامی بودند که بر آنان عذاب نازل شد.
... [مشاهده متن کامل]
نام اصلی ارس . . آرس. . نام یکی از سرداران یونانیست.
و هیچ ربطی به قوم پارس یا فارس ندارد. .
آرس یعنی خدای جنگ. .
درسته که در زمان حمله اعراب یا همان تازی ها هرکس اسمی بر اون نهاده . .
آرس. . اسم پسر است. .
... [مشاهده متن کامل]
ارس. . رو میشه اسم دختر گذاشت.
مثلا . . ارس خانم. . یا . . آقا آرس. .
مانند . . ارسلان. . که در واقع میشود. . آرس آلان. .
کسی که رود . . آرس را باز پس گرفت. . نام سردار یونانیست. . در زبان تورکهای آذری. .
مثل . . نخجوان. . یا همان . . نوح چیخان. .
محلی که حضرت نوح در آن روئیت شده. یا دیده شده. .
.
و هیچ ربطی به قوم پارس یا فارس ندارد. .
آرس یعنی خدای جنگ. .
درسته که در زمان حمله اعراب یا همان تازی ها هرکس اسمی بر اون نهاده . .
آرس. . اسم پسر است. .
... [مشاهده متن کامل]
ارس. . رو میشه اسم دختر گذاشت.
مثلا . . ارس خانم. . یا . . آقا آرس. .
مانند . . ارسلان. . که در واقع میشود. . آرس آلان. .
کسی که رود . . آرس را باز پس گرفت. . نام سردار یونانیست. . در زبان تورکهای آذری. .
مثل . . نخجوان. . یا همان . . نوح چیخان. .
محلی که حضرت نوح در آن روئیت شده. یا دیده شده. .
.
ارار
خدای جنگ و پسر"زئوس"و"هرا"در اساطیر یونانی و همتای او در روم مارس است.
ارس به بلوچی همان اشک می باشد، ارس کش ( اشک کش ) نیز پادشاه اشکانی می باشد
ارس را در دریا جوش باشد چو ب دریا رسد خاموش باشد
آرس در یونان به معنی اله ی جنگ است
در دوران حکومت آریایی ها
منطقه قفقاز
را آران*آلان. آیران*نامیدند
شهر ایروان ارمنستان
قوم آلانیا *آرانیا. آیرانیا. آلبانیا*در جمهوری اوستیا شمالی و جنوبی در روسیه
منطقه آیرن در اوستیا.
... [مشاهده متن کامل]
شهر آلانیا در ترکیه
کشور آلبانی در اروپا*آلبانیا*
کشور کرواسی در اروپا
*کرواشی. کروشی. کورشی. کورش**
و نام رود ارس از نام قوم پارس
گرفته شده
رود پارس::رود ارس
منطقه پارسوا در جنوب دریاچه ارومیه
شهر پارسوماش در خوزستان
*مسجد سلیمان *
منطقه پارسه*استان پارس*
شهر پارسان*فارسان بختیاری **
منطقه قفقاز
را آران*آلان. آیران*نامیدند
شهر ایروان ارمنستان
قوم آلانیا *آرانیا. آیرانیا. آلبانیا*در جمهوری اوستیا شمالی و جنوبی در روسیه
منطقه آیرن در اوستیا.
... [مشاهده متن کامل]
شهر آلانیا در ترکیه
کشور آلبانی در اروپا*آلبانیا*
کشور کرواسی در اروپا
*کرواشی. کروشی. کورشی. کورش**
و نام رود ارس از نام قوم پارس
گرفته شده
رود پارس::رود ارس
منطقه پارسوا در جنوب دریاچه ارومیه
شهر پارسوماش در خوزستان
*مسجد سلیمان *
منطقه پارسه*استان پارس*
شهر پارسان*فارسان بختیاری **
اَرِّس. ( ا. ) . جائی در شمال فرانسه کهن و ایالتی در هلند امروزی که هلندیان اوترشت یا - خت گویند. م.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)