انتقال دادن
به دیگری واگذار کردن / سپردن
بازگشت دادن
بازگشت دادن
وافِرستادن = ارجاع دادن
وافِرست = ارجاع
وافِرستگاه = مرجع، reference
{وافِرستادن: پیشوند �وا� ( به چم پُشت، عقب، عکس و . . . ) �فرستادن�. رویهمرفته به چم عقبِ چیزی فرستادن، پی چیزی فرستادن و . . . }
... [مشاهده متن کامل]
#پیشنهاد_شخصی
#پارسی دوست
{پیشوند �وا� دارای دو - سه هاله معنایی است.
۱ - دوبارگی و تکرار و تاکید و . . .
۲ - عقب، پشت، عکس و وارون و . . .
۳ - به معنای پیشوند صرفی یا واجگاشتی بِ}
وافِرست = ارجاع
وافِرستگاه = مرجع، reference
{وافِرستادن: پیشوند �وا� ( به چم پُشت، عقب، عکس و . . . ) �فرستادن�. رویهمرفته به چم عقبِ چیزی فرستادن، پی چیزی فرستادن و . . . }
... [مشاهده متن کامل]
#پیشنهاد_شخصی
#پارسی دوست
{پیشوند �وا� دارای دو - سه هاله معنایی است.
۱ - دوبارگی و تکرار و تاکید و . . .
۲ - عقب، پشت، عکس و وارون و . . .
۳ - به معنای پیشوند صرفی یا واجگاشتی بِ}
برابر پارسی واژه ( ارجاع داده شدن، اسناد داده شدن، ارجاع شدن، ارجاع یافتن ) ، واژه ( پس گشتن ) می باشد.
برابر پارسی واژه ( ارجاع دادن، اسناد دادن ) ، واژه ( پس گرداندن ) می باشد.
پس گشت: منبع، مرجع
برابر پارسی واژه ( ارجاع دادن، اسناد دادن ) ، واژه ( پس گرداندن ) می باشد.
پس گشت: منبع، مرجع