سلیم
ارجاع: باز گرداندن
ارجاع: همتای پارسی این واژه ی عربی ( که از ریشه رجع ساخته شده ) ، این است:
فاشمات fāŝmāt ( سغدی: faŝamt )
🇮🇷 واژه ی برنهاده: بازگرد 🇮🇷
یا وافِرِست
واژه ارجاع کاملا پارسی است چون در عربی می شودمصدر این واژه یعنی ارجاع صد درصد پارسی است.
وافِرستادن = ارجاع دادن
وافِرست = ارجاع
وافِرستگاه = مرجع، reference
{وافِرستادن: پیشوند �وا� ( به چم پُشت، عقب، عکس و . . . ) �فرستادن�. رویهمرفته به چم عقبِ چیزی فرستادن، پی چیزی فرستادن و . . . }
... [مشاهده متن کامل]
#پیشنهاد_شخصی
#پارسی دوست
{پیشوند �وا� دارای دو - سه هاله معنایی است.
۱ - دوبارگی و تکرار و تاکید و . . .
۲ - عقب، پشت، عکس و وارون و . . .
۳ - به معنای پیشوند صرفی یا واجگاشتی بِ}
واژه ایرانی است ، واژه هایی که در پایان عین دارند ، بیشتر ایرانی اند ، این واژه از " روسو" گرفته شده است که در عربی شده است روجوع ، حرف عین را نیز عرب ها بر واژه افزودند و با آن ریشه سه حرفی ساختند و در
... [مشاهده متن کامل] باب های خود بردند ، ناگفته نماند که بسیاری از باب های عربی بر پایه واژه های فارسی یا ایرانی ساخته شده اند
برای مثال
نظربه عطف نامه باشماره پرونده. . . .
برابر پارسی واژه ( ارجاع داده شدن، اسناد داده شدن، ارجاع شدن، ارجاع یافتن ) ، واژه ( پس گشتن ) می باشد.
برابر پارسی واژه ( ارجاع دادن، اسناد دادن ) ، واژه ( پس گرداندن ) می باشد.
پس گشت: منبع، مرجع
پیش گردانی
ارجاع: [اصطلاح کتابداری]راهنمایی از یک سرعنوان یا شناسه به سرعنوان یا شناسه دیگر. ممکن است یک طرفه ( جانبه ) دو جانبه ( طرفه ) و یا چند جانبه ( طرفه ) باشد.
بازگرد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)