ارجاع

/~erjA~/

    anaphora
    assignment
    cross-reference
    referring
    turning over
    referral

فارسی به انگلیسی

ارجاع دادن
refer

ارجاع شغل به کسی کردن
to sppoint someone to duty

ارجاع کردن
refer, to turn over, to refer

ارجاع کردن پرونده قضایی به دادگاه فرعی
remand

ارجاع کردن مجدد لایحه
recommit

ارجاع کردنی
referable

مترادف ها

order (اسم)
سامان، ساز، امر، سیاق، دسته، ترتیب، نظم، ارایش، انجمن، حواله، خط، دستور، فرمان، نوع، مقام، صنف، زمره، رسم، ارجاع، فرمایش، ضابطه، ردیف، رتبه، امریه، انتظام، ایین، سفارش، طرز قرار گیری، راسته، نظام، ایین و مراسم، فرقهیاجماعت مذهبی، گروه خاصی، دسته اجتماعی، درمان

reference (اسم)
عطف، باز گشت، ارجاع، مراجعه، رجوع، کتاب بس خوان

errand (اسم)
ماموریت، فرمان، ارجاع، پیغام

comission (اسم)
ارجاع

پیشنهاد کاربران

سلیم
ارجاع: باز گرداندن
ارجاع: همتای پارسی این واژه ی عربی ( که از ریشه رجع ساخته شده ) ، این است:
فاشمات fāŝmāt ( سغدی: faŝamt )
🇮🇷 واژه ی برنهاده: بازگرد 🇮🇷
یا وافِرِست
واژه ارجاع کاملا پارسی است چون در عربی می شودمصدر این واژه یعنی ارجاع صد درصد پارسی است.
وافِرستادن = ارجاع دادن
وافِرست = ارجاع
وافِرستگاه = مرجع، reference
{وافِرستادن: پیشوند �وا� ( به چم پُشت، عقب، عکس و . . . ) �فرستادن�. رویهمرفته به چم عقبِ چیزی فرستادن، پی چیزی فرستادن و . . . }
...
[مشاهده متن کامل]

#پیشنهاد_شخصی
#پارسی دوست
{پیشوند �وا� دارای دو - سه هاله معنایی است.
۱ - دوبارگی و تکرار و تاکید و . . .
۲ - عقب، پشت، عکس و وارون و . . .
۳ - به معنای پیشوند صرفی یا واجگاشتی بِ}

ارجاعارجاعارجاعارجاع
واژه ایرانی است ، واژه هایی که در پایان عین دارند ، بیشتر ایرانی اند ، این واژه از " روسو" گرفته شده است که در عربی شده است روجوع ، حرف عین را نیز عرب ها بر واژه افزودند و با آن ریشه سه حرفی ساختند و در
...
[مشاهده متن کامل]
باب های خود بردند ، ناگفته نماند که بسیاری از باب های عربی بر پایه واژه های فارسی یا ایرانی ساخته شده اند

برای مثال
نظربه عطف نامه باشماره پرونده. . . .
برابر پارسی واژه ( ارجاع داده شدن، اسناد داده شدن، ارجاع شدن، ارجاع یافتن ) ، واژه ( پس گشتن ) می باشد.
برابر پارسی واژه ( ارجاع دادن، اسناد دادن ) ، واژه ( پس گرداندن ) می باشد.
پس گشت: منبع، مرجع
پیش گردانی
ارجاع: [اصطلاح کتابداری]راهنمایی از یک سرعنوان یا شناسه به سرعنوان یا شناسه دیگر. ممکن است یک طرفه ( جانبه ) دو جانبه ( طرفه ) و یا چند جانبه ( طرفه ) باشد.
بازگرد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس