ارج

/~arj/

    esteem
    grade
    order
    rank
    station
    stature
    status
    values
    worth
    cubit
    swan

فارسی به انگلیسی

ارج خواهی
self-assertion

ارج دار
respectable

ارج داشت
respect

ارج داشت کردن
respect

ارج ستاره سینما
stardom

ارج ستاره ورزش
stardom

ارج گذار
reverent

ارج گذاری
credit, respect

ارج گذاشتن
lionize, uprear, value, values

ارج نهادن
enshrine, esteem, eulogize, extol, extoll

ارج کاهی
depreciation, devaluation, disdain

ارج کاهی کردن
devalue

ارج یافتن
rise

مترادف ها

value (اسم)
مقدار، ارزش، قیمت، فرجه، بها، قدر، ارج

supereminence (اسم)
رفعت، علو مقام، ابر پایگی، ارج

پیشنهاد کاربران

ارج گرفته شده از کلمه ترکی ارجه یعنی مانند مرد، مانند جنگاور، با ارزش، والا مقام، بلند مرتبه. کلماتی که ار دارند اکثرا ترکی هستند
مرج :شرط، مرجها ؛شرایط.
ارج :ارزش، ارجها؛ ارزش ها.
از آنجا که زندگی بر پایهء ارج ومرجهاست باید مرجهای آن را درست نمود برای نمونه گرمابه در تابستان ویا زمستان ویا دو پای دیگر سال مرجهای خود رادارد.
"عربی شده" یا "معرب" واژه "اَرژ" یا "ارز" پارسی است. از این سو، به جای "ارج" بگوییم "ارژ" و برای نمونه به جای "ارجمند" بگوییم "ارژمند".
بنگرید ( =توجه کنید ) که ما در زبان پارسی هم "ج" را داشتیم هم "ف" را داشتیم هم "غ" را داشتیم و هر واژه ای که اینها را داشته باشند عربی نیستند!
...
[مشاهده متن کامل]

بِدرود!

کرامت
ارجمند ارج داشتن آدمی که ارج داره خرج نداره
واژه ارج
معادل ابجد 204
تعداد حروف 3
تلفظ 'arj
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: arĵ] ‹ارز›
مختصات ( اَ ) ( اِ. )
آواشناسی 'arj
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع لغت نامه دهخدا
واژگان مترادف و متضاد
بهترین واژه به جایی واژه صد درصد عربی احترام است.
به عنوان فعل هم کاربرد دارد
ارزش و احترام
در گاتاهای اشو زرتشت واژه ارژ بوده
ارزش
قیمت
آرج ( arj ) : در زبان ارمنی به معنی خرس
احترام
ارزش، بها

ارج : در پهلوی ارژ بوده و کلمه ارز امروزی تغییر یافته ی آن است . همچنین با واژه ی ارزش همریشه می باشد .
کنون ای خردمند ارج خرد
بدین جایگه ، گفتن اندرخورَد
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 180 )
باارزش
بها
گرامی
قدر
گرامی
منزلت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس