ارتجاعی

/~ertejA~i/

    reactionary
    fossil
    resilient
    neanderthal

مترادف ها

reactionary (صفت)
استبدادی، مرتجع، ارتجاعی، واکشنی

resilient (صفت)
ارتجاعی

recessive (صفت)
ارتجاعی، مایل به بازگشت، بازگشتی، پس رفتی

پیشنهاد کاربران

قابل برگشتن به حالت قبل
واژه ارتجاعی هم میتواند معنای منفی داشته باشد و هم مثبت به عنوان مثال اگر یک فرد انسانی از طریق قبض یا جدایی روح بطور دائم از کالبد به اصطلاح مادی و معراج و صعود آن در قالبی مثالی به عالم میانی تحت عنوان برزخ و الا آخر، در شرح و توضیح چگونگی جاودانه بودن عشق و زندگی به خوانندگان و شنوندگان کلام کتبی و شفاهی خود بگوید و بنویسد که خداوند متعال در فلان کتاب آسمانی در این زمینه چنین و چنان فرموده است، یک خیال پرداز ارتجاعی و وهم گرا محسوب می شود بخصوص که این باور اوهامی را بطور همه جانبه از طریق تبلیغ و ترویج امر به معروف و نهی از منکر دینی بر کلیه تار و پود های اجتماعی بطور ظالمانه و بیرحمانه تحمیل نماید. اما اگر یک فرد دیگر بگوید که رجعت یا بازگشت ما بسوی هو یا الله و یا خدا نمی باشد بلکه بهمراه وی ( او به عنوان محیط و محتوای هرکدام از کل های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار کیهانی یا جهانی و ما یعنی کلیه موجودات غیر زنده و زنده نباتی و حیوانی و انسانی و منظومه های ستاره ای و مجموعه های کهکشانی به عنوان اجزای لاینفک و جدایی ناپذیر وی ) با هدف رجعت یا بازگشت به نظام احسن و اشرف مبدئی و ازلی و ابدی در حرکت کلی و راه و سفر می باشیم ، آنگاه معنای ارتجاعی بودن مثبت می شود و انسان از طریق افکار و اندیشه ها و خیالات روشن این فرد انسانی صاحب یا مالک یک بینش و باور و ایمان و امید نوین به خداوند و به جاودانه بودن عشق و زندگی خود و انسان های دیگر، خواهد گردید بدون ادعای تو خالی دریافت وحی از طریق گوش سر بسان بنیانگذاران آئین ها و ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع آئینی و دینی و حالیان و آیندگان این بینش و باور و ایمان و امید نو را علمی خواهند نامید در میدان رقابت سالم و مسالمت آمیز با دو نحله یا جبهه و یا دو جناح ظلمانی و تاریک ؛ یکی آئین و دین از یک طرف و دیگری آتئیزم و کمونیزم از طرف دیگر و کلیه مذاهب و ایدئولوژی ها و فرقه ها و حلقه های گوناگون این دو جناح. در پایان یکی دو بیت شعر کودکانه از این عقل و قلم به اندازه یک پر ناچیز کاه و یا به سبکی یکی از پرهای سینه های آن کبوتران آزادی وین طوطی شکر خا :
...
[مشاهده متن کامل]

آفریدگار کائنات نیافریده ست مرا بهر طاعت و بندگی و یا به لسان قرآن الا یعبدون/ بلکه تا کند مرا وانهم نه بسان ماریا مادر ایسا یعنی مریم عذرا/ الا یعنی بلکه به معرفت کامل ابعاد فراوان و بیکران خویش هدایت و رهنمون مرا/ تا سهیم گرداند و بهره مند نماید از زندگی جاودان و بی آغار و بی پایان خویش مرا/ بهر گفت و شنود و بازی و لذت و شادی و آزادی در سطح کمال ایده آل در پیشگاه اعلا و والا و بیکران خویش/ ای شیخ دست بردار، زمین بگذار، رها کن و بگذر از این سد و مانع عظیم باز دارنده یعنی آئین یکتا پرستی / زیرا که هیچ چیز و تهفه دیگری نبوده و نمی باشد غیر از فرزند راستین و وارث بر حق و ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آئین های بت پرستی/
و با اقتباس از مولانا :
فلاسفه و عارفان علمی هفت شهر عشق الله را گشتند و/ حکیمان و عارفان دینی هنوز در خم پس کوچه های تاریک آیات و روایات و احادیث در حال پرسه زدن اند/

🇮🇷 واژه ی برنهاده: واپسگرد 🇮🇷
یا برگردان
کهنه گرایی، مرده پرستی، گذشته سازی، برگشتی، بازسازی، ضد انقلابی، برگشت به عقب
فکر میکنم درست ترین و نزدیکترین مفهومش همون کلمه "واپسگرا" یا" انعطاف پذیر ولی متمایل به حفظ حالت اولیه" باشه
به اشاره معنی فوق: پوست انسان ویا خیلی از جانداران خصلت �ارتجاعی� دارد.
تغیر پزیر، متغیر شدن
افزایش یا کاهش بسته به نیاز
برگشتانه
ماندن به حالت قدیمی
پیرو ارزشهای کهنه
کسی که برای پیشگیری از موردحمله قرارگرفتن وشرمندگی خودپی در پی تغییر جهت وعقیده دهد.
ارتجایی برا موی سر یعنی فنری شدن حالت مو
کهنه پسند
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس