ارباب

/~arbAb/

    boss
    landlord
    landowner
    master
    mistress
    seignior
    sahib
    swami
    employer
    mr. [with zoroastrian names]
    those endowed (with)

فارسی به انگلیسی

ارباب انواع
gods

ارباب جراید
press

ارباب دانش
the learned (people)

ارباب رجوع
clientele, clints, customers

ارباب زاده
gentry

ارباب فئودال
suzerain

ارباب مانند
masterful

ارباب منش
bossy

ارباب منشی
bossiness, bossism

ارباب وار رفتار کردن
patronize

مترادف ها

suzerain (اسم)
حکومت مطلقه، ارباب، اختیار دار کشور

squire (اسم)
ارباب، عنوانی مثل اقا، ملاک عمده

master (اسم)
استاد، مدیر، چیره دست، پیر، رئیس، ارباب، سرور، سید، سرامد، کارفرما، صاحب، دانشور

boss (اسم)
رئیس، ارباب، برجستگی، بر جسته کاری، متصدی، رئیس کارفرما، خواجه

lord (اسم)
ارباب، سید، خداوند، مالک، خدیو، لرد، صاحب، شاهزاده

overlord (اسم)
مافوق، ارباب، خدیو

monsieur (اسم)
ارباب، آقا، مسیو

esquire (اسم)
ارباب، آقا، مالک زمین

seignior (اسم)
ارباب، آقا، فئودال، صاحب تیول

liege (اسم)
ارباب، صاحب تیول، هم بیعت

padrone (اسم)
مدیر، ارباب، آقا، صاحب

پیشنهاد کاربران

بزرگ، بزرگوار ، گرامی. گرام، ارجمند، ستوده، به نام. گل کرده. به نام و نشان. سران ، سروران، بالانشین ( ان ) ، والا گوهر وگُهر. سربلند، سَر، کلان، نامدار. کلان زن، کلان مرد. کدخدا، کدخدا زن، کد خدا مرد، مرد ِ مردان ، زنِ زنان. . . . .
ارباب پارسی هست!!! همه جا از نهاد های عربی تا انگلیسی همه این واژه را ایرانی می دانند! ولی پاکستانی ها و هندی ها این واژه را دارند و بسیار بکار می برند چون از زبان پارسی میاید.
سلیم
ارباب: آقا، سرور ولی معمولن به خان هم می گویند، اگر ارباب را جمع رب در اربی بدانیم می شود خداوندان و درست نیست که مفرد معنی اش کنیم، اگر هم به آدمی بگوییم می شود آقایان، سروران، خداوندگاران.
ارباب: کلمه ارباب در عربی جمع رب به معنی "خدا" و "صاحب" و "مخدوم" و نیز" دارنده "است در فارسی نیز آن را به همین معانی و به صورت جمع به کار برده اند. اما امروزه در فارسی ارباب را به صورت مفرد و به معنای مالک ده " ( در مقابل رعیت ) و نیز به معنای"رئیس " و " کارفرما" ( در مقابل خدمتکار ) به کار می برند و آن را به اربابان و ارباب ها جمع می بندند و اشکالی ندارد در قدیم واژه خداوند را در این معنی به کار می بردند.
...
[مشاهده متن کامل]

( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۱۹. )

در فرهنگ زیبای پارسی واژه بسیار زیبای خاوند
به چم ارباب و صاحب میباشد و همچنین واژه خدیو

مسترس نیز به معنای ارباب است، اما در باب روابط جنسی
میسترس ( Mistress ) که مونث کلمه ی میستر ( Mister ) است به معنای ارباب یا الهه خانم به کار می رود. میسترش خانمی است که تمایل به آزار و اذیت دیگر انسان ها و بخصوص مردان دارد. او از شکنجه و زجر کشیدن دیگران لذت می برد. این لذت ممکن است روحی یا جنسی باشد. اما نمی توان گفت که فردِ سنگدلی است. بیشتر میسترس ها غیر از برده های خود یک معشوقه و یا همسر دارند و زندگی کاملا عادی ای را تجربه می کنند. همچنین در پایان هر رابطه برده ها را نوازش و تشویق می کنند ( در مورد برده های ساعتی، صادق است ) .
...
[مشاهده متن کامل]

من خودم تو کتاب کلمه《 ارباب فتوا》 رو دیدم
و درباره معنیش تقریبا کلمه صادر کنندگان فتوا رو برداشت کردم وگرنه معنی اصلی ارباب سادست
Boss
مظهر والا قدرت
Both are manifestations of the sovereign's grace and the great power of respect
هر دو مظهر کوه سروری و قدرت والا مقام احترام هستند

بپرس