اراستگی

/~ArAstegi/

    arrangement
    serenity
    trimness
    adornment

مترادف ها

adornment (اسم)
زینت، تزیین، اراستگی، پیراستگی، زیور و پیرایه

decoration (اسم)
تزیین، اراستگی، تصنع، ارایشگری، اذین بندی، مدال یا نشان، پیرایه

titivation (اسم)
اراستگی، پیراستگی

پیشنهاد کاربران

با نظم. . . . مرتب. . . . . تمیزی. . . . زیبایی. . . خوش لباس. . .
مرتب، با نظم، نظام . . .
زیبایی و مرتب کردن خود ،
کمال
مزین شدگی, زیبا شده

بپرس