اراجیف

/~arAjif/

    abracadabra
    canard
    trivia
    wind
    false rumours

مترادف ها

gossip (اسم)
بد گویی، شایعات بی اساس، اراجیف، سخن چینی، دری وری، شایعات بی پرو پا

titbit (اسم)
اراجیف، تکه لذیذ و باب دندان، قسمت لذیذ غذا، لقمه خوشمزه

پیشنهاد کاربران

idle talks
واژه اراجیف
معادل ابجد 295
تعداد حروف 6
تلفظ 'arājif
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمعِ ارجاف]
مختصات ( اَ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی 'arAjif
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
دری وری😐
گوزگند. [ گو /گ َ ] ( اِ مرکب ) بر وزن نوش خند، سخنان لاف و گزاف و دروغ را گویند. ( برهان ) . سخنان هرزه. ( رشیدی ) . سخنان هرزه و بد و زشت. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) . فرهنگ نویسان این دو بیت را شاهد این معنی آورده اند :
...
[مشاهده متن کامل]

حاسد چو بیند این سخن همچو شیر و می
چون سرکه گردد آن سخن گوزگند او.
خاقانی ( از رشیدی و انجمن آرا و آنندراج و شعوری ج 2 ص 317 و دیوان چ عبدالرسولی ) .
از بوسها بر دست او وز سجده ها بر پای او
وز گوزگند شاعران وز دمدمه ی ْ هر ژاژخا.
مولوی ( از جهانگیری و شعوری ) .
ولی بیت خاقانی در چ سجادی چنین ضبط شده است :
حاسد چو بیند این سخنان چو شیر و می
چون سرکه گردد آن سخن لورکند او.
خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 368 ) .
و بیت مولوی در دیوان شمس چ فروزانفر چنین ضبط شده است :
از بوسها بر دست او وز سجده ها بر پای او
وز لورکند شاعران وز دمدمه ی ْ هر ژاژخا.
( دیوان شمس چ فروزانفر ج 1 ص 22 ) .
رجوع به لور و لورکند و لوروکند و لوره کند شود.

اَراجیف: این کلمه جمع است و مفرد آن اِرجاف در فارسی مستعمل نیست ( مگر به ندرت در متون کهن ) اراجیف در عربی بیشتر به معنای "سخنان فتنه انگیز" و در فارسی به معنای سخنان بی پایه و بی اساس به کار میرود.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۱۹. )
...
[مشاهده متن کامل]

در تفسیر نمونه می خوانیم : " اراجیف از ماده ارجاف به معنی اشاعه اباطیل به منظور غمگین ساختن دیگران است ، و اصل اراجیف به معنی سخنانی است که موجب اضطراب و تزلزل می شود ، و از آنجا که شایعات باطل ایجاد اضطراب عمومی می کند این واژه به آن اطلاق شده است . ( تفسیر نمونه ج : 17 ص : 430 )

بپرس