پذیرفتن. گواهی دادن. گردن نهادن. گردن گرفتن. دانستن. پی بردن. زیربار رفتن. دریافتن. یافتن. خستو شدن. خستویی . اذعان،
مادربرابر واژگان بیگانه این همه واژگان داریم که بایددر رسانهء ملی و نوشته ها و روزنامه ها و هرچه رسانه گفته می شود کاربرد داشته باشند و واژهء سرزنش آلود بیگانه را بکار نگیریم. تا راستهء مادی و معنوی این واژگان و خود زبان فارسی شکسته نگردد.
... [مشاهده متن کامل] پِی بُرد:اذعان.
أذعن له: أصبح تحت تصرفه وطاعته.
این کلمات عربی در فارسی با یک تلفظ ( از ان ) أمّا هر کدام یه معنی متفاوت داره:
آذان
أذان
اذان
اضعان
اظعان
اذعان
هاذان
عضان
عظان
عزان
عذان
... [مشاهده متن کامل]
( دو کلمه ) :
إذ ظان
إذ ضان
عزّ ضان
إذ عن
. . .
مُدّعیان جعلی بودن زبان عربی وتحریف شده کجایند؟ترجمه وریشه کنید به پارتی، پهلوی، اوستائی، زغدی . . .
وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ
معترف بودن. اعتراف کردن
اِذعان و مُذعِن و مُذعِن به: خستو شدن و خستو و خستو به وی.
اِذعان و مُذعِن و مُذعِن به: به زبان آوردن و به زبان آورنده و به زبان آورده.
اِذعان و مُذعِن و مُذعِن به: گردن نهادن و گردن نهنده و گردن نهاده به وی.
بوس به همه.
گردن گرفتن ، پذیرفتن
گوگل در بخش خبری خود از سایت ابادیس به عنوان الهام بخش سایت های ایرانی یاد کرد.
تبریک میگم
گردن نهادن، گردن دادن، پذیرفتن، گواهی ( با اندک چشم پوشی درخور )
بجای واژه ی از ریشه ی عربی �اذعان� می توان در بسیاری موردها از واژه ها یا آمیخته واژه هایی پارسی چون:
�گردن نهادن�، �گردن دادن� و �پذیرفتن� سود برد.
... [مشاهده متن کامل]
برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر ۳۰ آذر ماه ۱۳۹۳
https://www. behzadbozorgmehr. com/2014/12/blog - post_558. html
خستو شدن و گردن نهادن برابرنهاد مناسبی است
اعتراف وادعا پذیرش مطلب
ادعا
پزیرش زبانی
یا زبان دادن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)