اذعان

/~ez~An/

    acknowledgement
    acknowledgment
    admission
    affirmation
    concession
    testament
    testimony

فارسی به انگلیسی

اذعان شده
acknowledged

اذعان ناپذیر
inadmissible

اذعان کردن
acknowledge, affirm, accept, allow, avow, concede, confess, grant, own, profess, recognize, yield, to acknowledge, to admit

مترادف ها

self-confession (اسم)
اذعان

پیشنهاد کاربران

أذعن له: أصبح تحت تصرفه وطاعته.
این کلمات عربی در فارسی با یک تلفظ ( از ان ) أمّا هر کدام یه معنی متفاوت داره:
آذان
أذان
اذان
اضعان
اظعان
اذعان
هاذان
عضان
عظان
عزان
عذان
...
[مشاهده متن کامل]

( دو کلمه ) :
إذ ظان
إذ ضان
عزّ ضان
إذ عن
. . .
مُدّعیان جعلی بودن زبان عربی وتحریف شده کجایند؟ترجمه وریشه کنید به پارتی، پهلوی، اوستائی، زغدی . . .
وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ

معترف بودن. اعتراف کردن
اِذعان و مُذعِن و مُذعِن به: خستو شدن و خستو و خستو به وی.
اِذعان و مُذعِن و مُذعِن به: به زبان آوردن و به زبان آورنده و به زبان آورده.
اِذعان و مُذعِن و مُذعِن به: گردن نهادن و گردن نهنده و گردن نهاده به وی.
بوس به همه.
گردن گرفتن ، پذیرفتن
گوگل در بخش خبری خود از سایت ابادیس به عنوان الهام بخش سایت های ایرانی یاد کرد.
تبریک میگم
گردن نهادن، گردن دادن، پذیرفتن، گواهی ( با اندک چشم پوشی درخور )
بجای واژه ی از ریشه ی عربی �اذعان� می توان در بسیاری موردها از واژه ها یا آمیخته واژه هایی پارسی چون:
�گردن نهادن�، �گردن دادن� و �پذیرفتن� سود برد.
...
[مشاهده متن کامل]

برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر ۳۰ آذر ماه ۱۳۹۳
https://www. behzadbozorgmehr. com/2014/12/blog - post_558. html

خستو شدن و گردن نهادن برابرنهاد مناسبی است
اعتراف وادعا پذیرش مطلب
ادعا
پزیرش زبانی
یا زبان دادن

بپرس