ادویه

/~adviye/

    seasoning
    spice
    condiment
    drugs
    spices

فارسی به انگلیسی

ادویه دار
piquant, gingery, spicy

ادویه زدن
season, spice

ادویه زدن و گرم نمودن
mull

مترادف ها

condiment (اسم)
نمک و فلفل، چاشنی، ادویه

spice (اسم)
غارتگر، ادویه، چاشنی غذا

پیشنهاد کاربران

چاشنی
بجای ادویه از واژه پارسی و پهلوی افزار یا خورش افزار بهره ببریم
ادْویه، راهْهـا [rāhhā - ye adviye ( a ) ]، مـجمـوعـه ای از راههای بازرگانی دریایی و زمینی که در دوره ای طولانی، از روزگار باستان تا سده های 11 و 12ق/17 و 18م میان شرق و غرب برقرار بود.
از حدود 2000ق م در مسیری دریایی از مجمع الجزایر مالایا، در جنوب شرقی آسیا تا جزیرۀ ماداگاسکار، در جنوب شرقی افریقا که به راه دارچین یا ادویه شهرت یافته است، تجارت چوبهای معطر و ادویه جریان داشت. طی دوره های بعد، با پیدایش کشتیهای بادبانی و شناخت و استفاده از بادهای موسمی، رفت و آمد شتاب بیشتری یافت و این راه نیز رونق فزون تری گرفت. کشتیهای بازرگانان از هند، اندونزی و چین به سوی غرب روانه شدند و پس از گذر از تنگۀ مالاکا ( در منابع اسلامی: مُلاقه یا سُلاهت ) ، واقع در میان حد جنوبی شبه جزیرۀ مالایا و جزیرۀ سوماترا، و گذرگاه اصلی راه دریایی میان دریای چین و اقیانوس هند، کالاهای خود را به غرب می رساندند. این تنگه گلوگاه اصلی تجارت ادویه بود و شهرهای واقع در این مسیر از این راه ثروت و رونق بسیار یافتند ( EI2, VII/207 ) .
...
[مشاهده متن کامل]

از جمله مواد خوش بوکننده باید از عود، کندر و اسپند یاد کرد که به ویژه در آیینهای دینی کاربرد بسیار داشت و ادویه جاتی چون فلوس، بادیان، میخک، گشنیز، پوست و دانۀ جوز، دارچین، مُرّ مَکّی، و مهم تر از همه فلفل ( دربارۀ همۀ این موارد، نک‍ : بیرونی، جم‍ ) ، به سبب کاربردهای دارویی و غذایی بازار خوبی در غرب یافته بود ( نک‍ : حسن، 67، 69، 104 ) . سبکی و سهولت حمل ونقل، و همچنین ارزش بالا و تقاضای روزافزون بازار برای این گونه مواد رونق تجارت ادویه را در دوره ای طولانی از تاریخ سبب شده بود.
در روزگاران باستان استفاده از مواد خوش بوکننده برای معابد رواج بسیار داشت و به تدریج رسم خوش بو کردن به کاخهای شاهان و اعیاد و مراسم ملی و مذهبی و تشریفاتی هم راه یافت ( اقتداری، 198 - 199 ) . برای نمونه در باب استفادۀ شاهان هخامنشی از مواد خوش بوکننده، ازجمله ماده ای به نام لابوزُس1 ( بریان، 1/467 ) و همچنین از آوردن نام این گونه مواد در فهرست خراجها و هدایای رعایا به این شاهان و شاهان دوره های بعد نیز اطلاعاتی در دست است. ساکنان شبه جزیرۀ عربستان همه ساله مقدار 000، 1 تالان ( حدود30تن ) کندر به دربار هخامنشی هدیه می دادند و آنتیوخوس سوم، پادشاه سلوکی نیز همین مقدار کندر و 200 تالان ( حدود 6 تن ) مُر از آنان دریافت می کرد ( همو، 1/604، 2/1204 ) .
دورۀ پیش از میلاد: از وضعیت تجارت ادویه و راههای آن پیش از 2000ق م اطلاع دقیقی در دست نیست. ظاهراً از حدود سال2470ق م مصریان در دریای سرخ رفت و آمد می کردند و حدود سالهای 2341 تا 2181ق م بارها از راه خشکی و دریا تا سرزمین پونت ( شاید سومالی، مقابل عربستان ) پیش رفتند ( حورانی، 6 - 7؛ نک‍ : برن، 115 ) .
بار دیگر فراعنۀ مصر در حدود سالهای 2000 تا 1800ق م از راه دریا به پونت لشکر کشیدند تا برای خدایان خود در درۀ نیل، بخور، ادویه و زر و سیم فراهم سازند. در داستانی کهن که بدین رویداد اشاره دارد، از ماری یاد می شود که خود را شاه پونت، و دارای ادویه های گوناگون افریقایی می خواند ( حورانی، 6 - 8؛ نیز نک‍ : اقتداری، 199 ) . پونت یکی از نقاط تأمین بازار مصرف بخور و عطریات آن روزگار بود که بیشتر از طریق جادۀ موسوم به «جادۀ بخور» توزیع می شد ( نک‍ : دنبالۀ مقاله ) . پس از زوال قدرت مصریان، فنیقیان بر دریاها مسلط شدند و تا مدتها تجارت ادویه را دردست داشتند ( حورانی، 8 ؛ اقتداری، همانجا ) .
در عهد عتیق ( دوم تواریخ ایام، 9: 1، 9 ) چندین اشاره به تجارت ادویه دیده می شود که از جملۀ آنها سفر مردان سلیمان به اوفیر ( هند؟ ) است که از دستاوردهای آن کالاهای بسیار، ازجمله ادویۀ خوش بو و صمغ معطر را می توان نام برد. در زمرۀ هدایای سبا برای سلیمان هم از انواع ادویه و گیاهان معطری یاد شده است که این ملکه آنها را از سرزمین خود به همراه آورد که در آن زمان از مراکز عمدۀ تجارت با شرق بود ( همانجا؛ نیز اول پادشاهان، 10: 2 ) .
در اوایل سدۀ 6ق م هم مردمان بندر صور برای آوردن ادویه، مواد خوش بوکننده و بخورات مورد استفادۀ معبد بزرگ یهودیان در اورشلیم، به سبا و کنه ( ظاهراً در عمان و حضرموت، نک‍ : اقتداری، 200 ) سفر می کردند ( دوم تواریخ ایام، 1:9، 2؛ حزقیال نبی، 22:27 ) که ظاهراً این رفت و آمدها از طریق خشکی صورت می گرفته است.
درواقع، عربستان از گذشته های بسیار دور، به سبب دسترسی به افریقای شرقی از یک سو و ایران از سوی دیگر، اهمیت تجارتی داشت. ارتباط با بین النهرین از طریق راههای آبی ( خلیج فارس، دجله و فرات ) و زمینی ( از جمله راه موسوم به جادۀ بخور ) نیز این اهمیت را تشدید می کرد و در انتهای این مسیرها چندین کانون فرهنگ و تمدن، از جمله کشورهای ایران و مصر قرار داشتند که بزرگ ترین بازارهای مصرف مواد خوش بوکننده و ادویه جات به شمار می آمدند. با این همه، تا مدتها عربها به سبب موانع طبیعی از دست یابی به بازار این مناطق محروم بودند و تنها پس از دسترسی به فنون ساخت کشتیهای نیرومند و شناخت بادهای موسمی بود که این موانع برطرف شد ( حورانی، 3 - 5 ) .
هرودت ( I/288 ) از سفر فنیقیان درپیرامون افریقا در 600 ق م یاد می کند که برای آگاهی از سرزمینهای گیاهان معطر و مراکز بخور و کندر و صمغ خوش بو صورت گرفته بود ( نیز نک‍: اقتداری، همانجا ) . طی همین دوران، در دورۀ داریوش، با حفر آبراه سوئز، مدیترانه از راه دریای سرخ به خلیج فارس و شرق افریقا پیوست و تحولی در تجارت پدید آمد ( برن، همانجا ) .
با این همه، در برخی از روایتها آمده است که هزار سال پیش از آنکه یونانیان از حالت بربریت به درآیند یا فنیقیها تجارت دریایی را آغاز کنند، تجارت در کرانه های خلیج فارس رواج داشت و مردم این سامان، اغلب عرب و به ویژه از اسلاف فنیقیها، بازرگانانی فعال بودند. اینان که از سرزمین ایلام برخاسته بودند، در جزایر بحرین اقامت گزیدند و از آنجا در سراسر شبه جزیرۀ عربستان پراکنده شدند ( حسن، 66 - 67 ) .

بپرس