ادرار

/~edrAr/

    piss
    urine

فارسی به انگلیسی

ادرار خونی
haematuria

ادرار کردن
piss, urinate, to make watwr, to urinate

مترادف ها

urine (اسم)
شاش، ادرار، بول، پیشاب، زهر اب

پیشنهاد کاربران

شاش
1_بول
پیشاب
2_عطا
بخشش
مقرری
انعام
سالها ادرار و خلعت می برید
مملکتها را مسلم می خورید
✏ �مولانا�
( چُر ) و ( چُرکه ) هم می توان به کار برد
ادرار = بول = گمیز = پیشاب = شاش = چُر = piss = urine
🚨 نکته : توجه کنید که ادرار و بول از زبانِ عربی هستند. پس بهتر است از یکی از واژگانِ زیر بهره ببرید:
گَمیز یا گُمیز
پیشاب
شاش
چُر
ادرار: گُمیز
warm beer ( n. ) [its colour]
urine
جیش
ادرار در معنی پیشاب بنا به آنچه در پهلوی بوده " مِسته " و " میز " گفته شده است. " مِستن " و " میزش " و " میزنیدن " به عمل تخلیه مثانه اطلاق می شده که هنوز در بختیاری، از این واژه ها کم و بیش استفاده می شود و

در جنوب به ادرار
زَرِّوْ zarrev هم می گویند
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
پَرگِت ( اوستایی: پَرَگِت )
فَرمیز ( اوستایی: فْرَمیز )
پیشیار ( پهلوی )
پیشاب ( پارسی امروز )
موترا ( سنسکریت )

بپرس