جلو بردن، پیش بردن، ادامه دادن، پیشرفت کردن، کمک کردن به
اداره کردن، نشان دادن، ادامه دادن، راندن، جاری شدن، دویدن، پیمودن، دایر بودن، پخش شدن، دوام یافتن، پوییدن
جلو رفتن، ادامه دادن، وادار به عمل کردن، به ظهور رساندن
اداره کردن، جلوگیری کردن، ادامه دادن، نگاه داشتن، نگهداری کردن، حفظ کردن، مداومت بامری دادن
حمایت کردن از، ادامه دادن، نگهداری کردن، حفظ کردن، نگه داشتن، برقرار داشتن، ابقا کردن، مدعی بودن
ادامه دادن، دنبال کردن
ادامه دادن، ثابت قدم بودن، سماجت ورزیدن، دوام داشتن، متمسک شدن
ادامه دادن
بزرگ کردن، منبسط کردن، ادامه دادن، رساندن، دراز کردن، توسعه دادن، طولانی کردن، طول دادن، تمدید کردن
ادامه دادن، به تصرف ملک ادامه دادن، برای اینده نگاه داشتن
ادامه دادن، به تفصیل بیان کردن