ritualize
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
تشریفات، پیوند نامه، موافقت مقدماتی، پیش نویس سند، اداب و رسوم
پیشنهاد کاربران
مراسم
آداب و رسوم ( = سنت ) : الف ـ آگاهی ها ( اطلاعات ) ، پندارها ( تصورات ) ، باورهای ( عقاید ) گسترده و مربوط به گذشته ولی تأیید نشده میان افسانه و تاریخ که سده ها از راه گفتار و نسل به نسل انتقال می یابد. ب ـ دکترین دین، اخلاق یا فلسفه ج ـ شیوه ی رفتاری و اندیشه ی بجا مانده از گذشته در میان یک گروه اجتماعی یا کاری.
... [مشاهده متن کامل]
( https://www. cnrtl. fr )
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، واژه ی ویمِهانvimehān است که مانوی می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، واژه ی ویمِهانvimehān است که مانوی می باشد.
آداب وَ رُسوم: آیین و روش
آداب رسوم . تشریفات. آیین و روش. فرهنگ و ادب. .
سنن . . .
در اصطلاح حقوقی یک سلسله مقررات که در عرف و عادت متداول بوده و در قوانین نوشته و مدون منعکس نشده باشد گفته میشود.
آداب و رسوم:[اصطلاح حقوق] در اصطلاحات حقوقی به یک سلسله مقررات که در معرف و عادت متداول بوده و در قوانین نوشته و مدون منعکس نشده باشد گفته می شود.
فرهنگ . .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)