اخیر. [ اَ ] ( ع ص ) پسین. ( مؤیدالفضلاء ) . بازپسین. واپسین. آخر. آخِری. مقابل اوّل و مقدم.
اخیر. [ اَ ی َ ] ( ع ن تف ) به. خیر. بهتر: هو اخیرُ منک ، بمعنی هو خیر منک است ؛ یعنی او از تو به است و در آن معنی تفضیل نیست.
منبع. لغت نامه دهخدا
اخیر: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
نوتن nutan ( سنسکریت: نوتنه nutana )
پسین، واپسین
پسینگاه
تازه ترین ( در برخی باره ها )
نمونه:
دبیرکل ꞌسازمان [نامور] به ملت های یگانهꞌ در تازه ترین سخنان خود ( سخنان اخیر ) خود هشدار داد که آماج �جامعه جهانی� برای کرانمند نمودن ( محدود کردن ) اندازه ی افزایش دمای زمین به ۱. ۵ درجه سانتیگراد، در بیهوشی است.
کنونین