درکشیده روی ؛ ترنجیده روی : مضمرطالوجه ؛مرد ترنجیده و درکشیده روی. ( منتهی الارب ) .
A Frowning face : چهره ای اخمو کلا اخمو، ترش خو، جدی و عصبی رو با اینا میگن : Frowning / Fretful / Humpy / Sulky / Scowling / Gruff
غنچه پیشانی. [ غ ُ چ َ / چ ِ ] ( ص مرکب ) کنایه از بیدماغ و اخمه رو. ( آنندراج ) . آنکه ابروهای وی درهم و پیچدار باشد. عبوس. ( ناظم الاطباء ) : در رکاب برق دارد پای حسن نوبهار تا گلی در باغ داری غنچه پیشانی مباش. ... [مشاهده متن کامل]
صائب ( از آنندراج ) . تازه رویان گلستان غنچه پیشانی شدند در بساط لاله و گل روی خندانی نماند. صائب ( از آنندراج ) . || زشت. ( ناظم الاطباء ) . زشت رو.
اخم ( خشم، اخم، خشن ) و ( پسوند نامساز بستگی ، نمونه های دیگرش ترسو، گیو، چاکو ( چاقو، از چاکیدن میاد ) ، کاهو ( کاهگونه ) ، بانو ( از بان ( پان ) میاد در نگهبان نمونه اش را میبینید ) ، آسو، شاهو، خالو، زالو، تلخو، اخمو، پشمالو ( پشم ال ( پسوند نامساز ) و ) و. . . است )