cadge (فعل)اخاذی کردن، گره زدن، باربری کردن، دوره گردی کردنbleed (فعل)خون گرفتن، خون گرفتن از، خون ریختن، خون جاری شدن از، خون امدن از، اخاذی کردنextort (فعل)اخاذی کردن، بزور گرفتن، زیاد ستاندن، بزور تهدید یا شکنجه گرفتن