اخاذی کردن


    extort

مترادف ها

cadge (فعل)
اخاذی کردن، گره زدن، باربری کردن، دوره گردی کردن

bleed (فعل)
خون گرفتن، خون گرفتن از، خون ریختن، خون جاری شدن از، خون امدن از، اخاذی کردن

extort (فعل)
اخاذی کردن، بزور گرفتن، زیاد ستاندن، بزور تهدید یا شکنجه گرفتن

پیشنهاد کاربران

بپرس