greet
فارسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
در پارسی میانه به احوال پرسی 'درود پرسشن' می گفتند و از این رو به نظر بنده 'درود پرسی' مترادف درخوری برای عبارت احوال پرسی است.
نمونه از کاربرد 'درود پرسشن' در پارسی میانه:
ud dōstān - iz dānāgān ō āgenēn pad drōd - pursišn šudan
... [مشاهده متن کامل]
ترجمه: و نیز همراه با دانایان به احوالپرسیِ دوستان شدن ( گشتاسب و حاجی پور، 1398 )
متن: مادیان سیروزه
منبع: پایگاه دادگان پارسیگ
نمونه از کاربرد 'درود پرسشن' در پارسی میانه:
ud dōstān - iz dānāgān ō āgenēn pad drōd - pursišn šudan
... [مشاهده متن کامل]
ترجمه: و نیز همراه با دانایان به احوالپرسیِ دوستان شدن ( گشتاسب و حاجی پور، 1398 )
متن: مادیان سیروزه
منبع: پایگاه دادگان پارسیگ
خوش و بش
چاق سلامتی
چاق سلامتی
هال پرسی ( هالپرسی ) ، بهبود پرسی، تن پرسی، به پرسی.
هالت چگونه است؟: چگونه ای؟ چه بر تو میگذرد؟ تندرستی ات چگونه است؟
هال شما چگونه است؟ چگونه اید؟ خوبید؟
هالت چگونه است؟: چگونه ای؟ چه بر تو میگذرد؟ تندرستی ات چگونه است؟
هال شما چگونه است؟ چگونه اید؟ خوبید؟
چاق سلامتی
چاغی کاری. لری است
احوالپرسی: تعارف کلامی که هنگام دیدار یکدیگر به زبان آورند. پرسش چگونگی وضع و حال کسی. مترادف خوش بش، چاق سلامتی . ( ( با هم ولایتی هایش گرم اختلاط و احوالپرسی بود. ) )
( ابوالحسن نجفی ، فرهنگ اصطلاحات فارسی )
( ابوالحسن نجفی ، فرهنگ اصطلاحات فارسی )
احوال پرسان
لغت نامه دهخدا
احوال پرسان . [ اَح ْ پ ُ ] ( اِ مص مرکب ) احوال پرسی .
لغت نامه دهخدا
احوال پرسان . [ اَح ْ پ ُ ] ( اِ مص مرکب ) احوال پرسی .
جویای حال شدن
احوال گرفتن: [عامیانه، کنایه ] جویای حال شدن .
خوش وبش کردن . [ خوَش ْ / خُش ْ ش ُ ب ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خوش آمد گفتن . احوال پرسیدن . ( یادداشت مؤلف ) .
پژوهش حال ؛ استفسار حال. احوالپرسی. استعلام حال.
احوال پرسی یعنی :حال کسی را پرسیدن
احوالپرسی ،
جویای الوال کسی شدن ،
حال کسی را پرسیدن
جویای الوال کسی شدن ،
حال کسی را پرسیدن
حال و احوال کسی را پرسیدن
احوال گرفتن ( مصدر ) استفسار از حال کسی احوال کسی را پرسیدن از چگونگی تندرستی و بیماری کسی یا وضع و کار و بار او جویا شدن .
پرس و جو کردن درباره حال کسی
پرسیدن حال یکدیگر
احوال پرسی
پرسیدن حال
پرسیدن حال کسی
پرسیدن حال دیگران
جپیا شدن از حال دیگران
جپیا شدن از حال دیگران
جویای احوال
پرسیدن حال کسی
پرسیدن حال کسی
حال کسی را پرسیدن
حال کسی را پرسیدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)