احتکار کردن


    hoard
    to hoard (up)

مترادف ها

hoard (فعل)
انباشتن، احتکار کردن، ذخیره کردن

engross (فعل)
جلب کردن، اشغال کردن، درشت نوشتن، احتکار کردن

speculate (فعل)
تفکر کردن، اندیشیدن، احتکار کردن، سفته بازی کردن، معاملات قماری کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس