احتمال

/~ehtemAl/

    aptness
    chance
    eventuality
    fear
    feasibility
    likelihood
    plausibility
    probability
    prospect
    suspicion
    uncertainty

فارسی به انگلیسی

احتمال برابر
tossup

احتمال خطر
risk

احتمال دادن
to consider probable

احتمال دارد
it is probable

احتمال داشتن
can

احتمال در اینده
outlook

احتمال در شرط بندی
odds

احتمال قوی می رود
there is strong probability

احتمال میرود
it is probabnle

احتمال کم
fighting chance, long shot

مترادف ها

supposition (اسم)
فرضیه، گمان، احتمال، فرض، انگاشت، تصور، انگاشتی، پندار

possibility (اسم)
شق، احتمال، امکان، چیز ممکن

likelihoood (اسم)
همانندی، احتمال

expectancy (اسم)
پیش بینی، انتظار، احتمال، حاملگی، امید، توقع، بارداری

expectance (اسم)
پیش بینی، انتظار، احتمال، حاملگی، امید، توقع، بارداری

aptness (اسم)
شایستگی، استعداد، احتمال

probability (اسم)
احتمال

contingency (اسم)
احتمال، احتمال وقوع، تصافی

eventuality (اسم)
احتمال، امکان

presumption (اسم)
جسارت، احتمال، گستاخی، فرض، استنباط

verisimilitude (اسم)
احتمال، راست نمایی، شباهت به واقعیت

پیشنهاد کاربران

شایدمان:احتمالات.
شاید:احتمال، احتمالاً.
شاید: احتمال دارد.
می شود
تواند بود.
گمان رو
پیش بینی
احتمال = گاسمان✅
برگرفته از کارواژه ی گاسیدن
به احتمال زیاد:به شایدی بیشتر، به شایدِ بیشتر
شایش برابر واژه ی امکان هست و شاید برابر واژه ی احتمال
واژه ی فَشاید هم میشه به کار برد برای احتمال
احتمال
گویش:ehtemal
پارسی یا عربی:عربی
برابر پارسی:تراز شایدی، بخت پدیده
اِحتِمال
گُمانیدِگی
گُمانیدِگی : گُ - مان - ایده - گی
کارواژه ی این نامواژه " گُمانیدَن " است :
گُ - مان - اید - اَن
گُ - : پیشوند به مینشِ جُدا ، اَز هم ، مانند : گُشودن ، گُداختن ، گُریختن ، . . .
...
[مشاهده متن کامل]

مان : ریشه به مینه ی اَندیشیدن ، نگریستن زانی ( ذهنی ) همریشه با mean انگلیسی و meinen آلمانی
اید - : پایانه ی گُزشته ساز ( گذشته )
اَن - : واپَسه ی ( خاتمه ) کارواژه یا مصدر
گُمانیدن یَنی : اَندیشه ای پَخش بودن و یکی نبودن ، دارای چند اندیشه و نگر در باره ی نهاده یا موضوعی بودن

احتمال: آنچه به ذهن کسی در باره ی پیش آمدن یا نیامدن رخدادی یا پیدایش چیزی می آید؛ نسبت میان موارد دلخواه و ممکن که با آنها می توان میزان شانس را برآورد کرد؛ به عبارت دیگر، نسبتی که با آن می توان میزان تصادفی و غیر قطعی بودن یک رویداد، یک پدیده را ارزیابی و میزان شانس پیش آمدن یا نیامدن یا پیدایش آن را اندازه گیری کرد. ( https://www. cnrtl. fr/definition/probabilit )
...
[مشاهده متن کامل]

( le petit Robert 1 )
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
پیوابون pivābun ( کردی )
کابات kābāt ( سغدی: کذبات każbāt )
لگین legin ( کردی ) .
احتمالا: همتای پارسی این واژه: شاید، گاسا ( لری ) .

شاید از شای آمده و شای در شایگان نیز بهره برده شده است اما شای به چه چمی می باشد
شای به چم مورد توجه است ( ندید گرفته نشود و بحساب آید ) و در شایگان همان احتمالات و شایان = مورد توجه و شاید آنرا می بینیم اما برای احتمال یا احتمالا واژه فشاید را پیشنهاد میدم بچم ف شاید = بسیار مورد توجه ( چیزی که احتمال آن بسیار بالاست )
...
[مشاهده متن کامل]

فشار = ف شار ( بسیار شار شده = بسیار حرکت کرده ( ساده شده افشار است )
فشاید =/ برشاید = به احتمال بالا
نشاید = به احتمال کم
برشای = توجه کن

He had warned me about the possibility of war : راجع به احتمال وقوع جنگ بهم هشدار داده بود.
احتمال : شایدی ، شایِش ( پارسی میانه )
احتمالاً : شاید
دیگه نیازی به ساخت واژه های عجیب وغریب نداره
شاید
گاس
کلمه ( احتمال ) به معنای بدوش گرفتن چیزی است ، البته بدوش گرفتنی که با نیروی حامل صورت گیرد، و از جمله موارد استعمالش این است که گفته می شود: فلانی بر روی فلان شخص فریاد زد و او تحمّل کرد و عصبانی نشد.
احتمال، یعنی عددی در فاصله [1 و0] که میزان یقین درباره امری را بیان می دارد.
احتمال:گاس. . . واژه ی گاس به چمِ احتمال داشتن یا احتمال دارد بکار میرود
odds
احتمال، شانس
e. g. the odds of being hired are in your favor because you have a doctorate
چون دکترا داری احتمال اینکه تو را استخدام کنند زیاد است.
احتمال اشتباه کاهش می یابد= رخداد اشتباه کاهش می یابد
بنا براین در چنین جایگاهی می توان احتمال را "رخداد" معنی کرد
شانس
به احتمال زیاد= با شانس بیشتر
گمانه
به احتمال زیاد= به گمانه زیاد
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
پیواب ( کردی: پیوابوون )
غَنیات، لِگین، شیمانه ( کردی )
ویتَر ( سنسکریت: ویتَرکَ )
لِوانیگ ( کردی: له وانه یه )
این واژه تازى ( اربى ) است و میتوان بجاى آن از این جایگزین هاى پارسى بهره جست شایش Shayesh ( پهلوى: شاییشْنْ : احتمال ، امکان ، شایدى بودن ) ، شایستار Shayestar ( پهلوى: احتمال ، امکان ، قابلیت ) ، بَویدیهْ Bavidih ( پهلوى: احتمال ، امکان ) ، شایِتیهْ Shayetih
...
[مشاهده متن کامل]

( احتمال ، امکان ) ، پیواب Pivab - غنیاتQaniat - لگینLegin - شیمانهShimaneh - لوانیگLevanig ( کردى: احتمال، امکان )

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)

بپرس