اجمالی

/~ejmAli/

    brief
    summary
    schematic
    synoptic

مترادف ها

glancing (صفت)
زود گذر، اجمالی

curt (صفت)
مختصر، کوتاه و مختصر، اجمالی

پیشنهاد کاربران

برانداز
به وجه اجمال ؛ به طریق اجمال.
متناسب با هر متن معنی میشود.
کوتاه، خلاصه، جمع بندی ، کُلی، مختصر ، همه طوره و. . . .
نگاه اجمالی یعنی نگاه کلی
جمع بندی کُلی
کوتاه. خلاصه

بپرس