اجتناب: جنب به معنای پهلوی انسان است. وقتی انسان چیزی را بخواهد و دوست بدارد، با روی خود به سمت آن می رود، و اگر چیزی را دوست نداشته باشد، و بلکه از آن متنفر باشد پهلوی خود را به آن کرده و سپس از آن دور می شود. اجتناب از کلمه ترک رساتر است.
اِجتِناب
دوری گُریزی ، دوری جویی ، دوریداری ، دورداری،
دورِشی، دورتاری ، دورَندی
در پارسی میانه پَهًریچ کی گفتند که ریشه پرهیز است.
کلمه ( اجتناب ) باب افتعال از ماده ( ج _ ن _ ب ) است ، و کلمه ( جنب ) به معنای پهلوی آدمی است ، که بطور استعاره از آن فعل ساخته اند، به این مناسبت که وقتی انسان چیزی را بخواهد و دوست بدارد، با روی خود و با مقادیم بدن رو به آن می رود، و اگر چیزی را دوست نداشته باشد، و بلکه از آن متنفر باشد پهلوی خود را رو به آن کرده ، و سپس از آن دور می شود، پس در حقیقت اجتناب به معنای ترک است .
... [مشاهده متن کامل]
راغب در مفردات می گوید کلمه : ( اجتناب ) از کلمه ( ترک ) بلیغ تر و رساتر است .
این بود گفتار راغب ، و رساتر بودنش جز بدین جهت نیست ، که بنای کلمه اجتناب بر استعاره است ، و از همین باب است کلمات 1_ جانب ( پهلو ) 2_ جنیبه ( اسب و شتر و گاوی که پهلو به پهلوی صاحبش راه می رود ) 3_ اجنبی ( بیگانه ) .
ای کاش یک بخشی هم برای همخانواده کلماتی که جست وجو میکنیم اضفافه کنید به برنامتون
مشاعی
جلوگیری
در کنار دیگر برابرهای یاد شده در بالا، همچنین در بسیاری باره ها �جلوگیری�؛ نمونه:
�غیر قابل اجتناب� که پارسی آن می شود: جلوگیری ناپذیر یا گریزناپذیر
کناره جستن از . . . . . . . . . . . . .
عمل نکردن
تقوا داشتن
دوری کردن
دوری کردن ، پرهیز کردن
برای مثال:اجتناب از گناهان، اجتناب از غیبت کردن
یعنی دوری کردن - پرهیز کردن
برای مثال:پرهیز از گناهان
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)